دیالوگ های ماندگار خسرو شکیبایی
دیالوگ های ماندگار خسرو شکیبایی
یاد می کنیم از بازیگر بزرگ سینمای ایران ، خسرو شکیبایی که نقش های ماندگاری بازی کرد و در ذهن مردم بعنوان یک هنرمند محبوب شناخته می شود. دیالوگ های خسرو شکیبایی را می توانید در ادامه به صورت عکس نوشته ببینید. یاد و خاطرش گرامی.
گاهی سکوت می کنی
چون انقدر رنجیدی که
نمی خوای حرف بزنی
گاهی سکوت می کنی چون
واقعا حرفی برای گفتن نداری
سکوت گاهی یک اعتراضه
و گاهی هم انتظار
اما بیشتر وقت ها سکوت
برای اینه که هیچ کلمه ای
نمی تونه غمی رو که
تو وجودت داری توصیف کنی
و این یعنی حس تنهایی
ای کاش یاد بگیریم
برای خالی کردن
خودمون کسی رو لبریز نکنیم
آدمهای مهربون
تنها مشکلشون
اینه که فکر میکنن
بقیه هم مثل خودشون مهربونن …
عشق این نیست که وقتی
دیدیش دلت بلرزه
عشق اونه که …
وقتی نمیبینیش
دلت میخواد …
از جاش کنده بشه!
مهربونا تنها مشکلشون
اینه که فکر می کنن
بقیه هم مثل خودشون
مهربونن.
فرید ،بابا عشق اون نیست
که وقتی دیدیش دلت بلرزه
عشق اونه که وقتی نمی بینیش
دلت می خوادکنه شه.
ای کاش یاد بگیریم
واسه خالی کردن خودمون
کسی رو لبریز نکنیم …
عکس های قشنگ دلیل بر زیبایی تو نیست
ساخت دست عکاس است
درونت را زیبا کن که مدیون هیچ عکاسی نباشی!!
ببین … دلخوری ، باش
عصبانی هستی … باش
قهری … باش
هر چی می خوای باشی … باش
ولی حق نداری با من حرف نزنی … فهمیدی ؟
قدیما بهش میگفتن یقه آخوندی ،الان بهش میگن یقه دیپلمات …
حالا شما بگو ،آخوندامون دیپلمات شدن ؟یا دیپلماتامون آخوند؟
مردم منو میدین میگفتن مخش تکون خورده
ولی من به مامانم میگفتم دلم تکون خورده یا مخم؟
مادرم میگفت گور بابای مخ تو
دلت قد صدتا مخ می ارزه … به خدا گفت ،به همین زمین قسم گفت …
اندیشه فولادوند: مادرت نپرسید عاشق کی شدی؟ نپرسید اسمش چیه ؟
خسرو شکیبایی: مادرا که از آدم چیزی نمی پرسن .همه چیو خودشون میدونن…
تو می خوای من اونی باشم که واقعا تو می خوای من باشم ؟
اگه من اونی باشم که تو می خوای ،پس دیگه من ، من نیست.
یعنی من خودم نیستم.
تا حالا فکر میکردم جواب یک زن تنها رو کی میده
حالا فکر می کنم جواب بچه شو کی میده …