پیام وِیژه تسلیت شهادت امام محمد باقر علیه السلام
شهادت امام محمد باقر علیه سلام در 27 تیر 1400 می باشد او در سال 57 هجری قمری در شهر کدینه به دنیا آمد، مادر بزرگوار آن حضرت فاطمه دختر امام حسن مجتبی است.در ادامه مقاله ای تهیه شده است که شهادت و زندگی امام محمد باقر (ع) را بیان می کند در ادامه با ما همراه باشید.
تاریخ دقیق شهادت امام محمد باقر علیه السلام
27 تیر 1400 مصادف با روز یک شنبه
7 ذوالحجه 1442
18 جولای 2021
امام باقر (ع) دارای القاب : باقر، شاکر، هادی، امین می باشد.ایشان دو همسر و دو ام ولد داشته و هفت فرزند دارد.ایشان در سال 114 هفتم ذی الحجه توسط ابراهيم بن وليد بن عبدالملک بن مروان با زهر به شهادت می رسد.
فضایل اخلاقی امام محمد باقر(ع)
ایشان بسیار مهربان بود حتی نسبت به افرادی که به ایشان بی احترامی می کردند.در مراسم عزاداری مردم شرکت می کرد یا و یاور مردم بود ظاهری آراسته و منظمی داشت .همیشه شکر گزار خداوند بود.رسیدگی به مسلمان مخصوصا از لحاظ غذا را بسیار مهم برمی شمرد.
مردم و یارانش را به کسب و کار تشویق می کرد وایشان بسیار بخشنده بود طوری که باعث اعتراض اطرافیانش می شد.او همیشه یاور افراد مظلوم و درمانده و بیچارگان بود .افراد فقیری که به منزل ایشان می آمدند به کنیزان خود سفارش کردن که آنها را گدا ندانند و با نام نیک آنها را صدا بزنند. «چه بد برادری است، برادری که چون غنی باشی همراهت باشد و چون فقیر شوی، تو را تنها بگذارد.» (خیمه – دی و بهمن 1382 – شماره 10)
شهادت امام محمد باقر علیه السلام
یاران با وفا و شاگردان امام باقر علیه السلام
بهترین شاگردان آن حضرت :جابر بن یزید جعفی، حمران بن اعین، زراره بن اعین، عامر بن عبدالله جذاعه، حجر بن زائده، عبدالله بن شریک عامری، فضیل بن یسار بصری، سلام بن مستنیر، برید بن معاویه عجلی، حکم بن ابی نعیم، محمد بن مسلم ثقفی، لیث بن بختری مرادی، عبدالله بن ابی یعفور، ابوجارود زیاد بن منذر اعمی، زیاد بن ابی رجاء که همان ابوعبیده حذاء است، زیاد بن سوقه، زیاد مولی ابی جعفرعلیه السلام، زیاد بن ابی زیاد منقری، زیاد الاحلام، ابوبصیر یحیی اسدی معروف بن خربوذ مکی.
شهادت امام محمد باقر علیه السلام
بین نماز، وقت دعا گریه می کنی
با هر بهانه در همه جا گریه می کنی
در التهاب آه خودت آب می شوی
می سوزی و بدون صدا گریه می کنی
خسته در بند غمم بال و پرم می سوزد
نفسم با جگر شعله ورم می سوزد
با دلم زهر چه کرده ست خدا می داند
جگرم نه که زپا تا به سرم می سوزد
هر چند زهر، قلب تو را پاره پاره کرد
اما به یاد کرب و بلا گریه می کنی
اصلاً خود تو کرب و بلای مجسمی
وقتی برای خون خدا گریه می کنی
پنجمین حجّت و هفتم معصوم
بابى اَنْتَ که گشتى مسموم
اى فداى حق و قربانى دین!
کرده یک عمر نگهبانى دین!
شهادت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد
آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با ناله های واعطشا گریه می کنی
با یاد روزهای اسارت چه می کشی
هر شب بدون چون و چرا گریه می کنی
تنها تر ین غر یب دیار مد ینه بود
او مرد علم و زهد و وقار و سکینه بود
صد باب علم از کلماتش گشوده شد
در بین عالمان به خدا بی قرینه بود
هم پای نیزه ها همه جا گریه کرده ای
هم با تمام مرثیه ها گریه می کنی
دیگر بس است چشم ترت درد می کند
از بس که غرق اشک عزا، گریه می کنی
تنت از درد و الم کاسته شد
تا که دین قامتش آراسته شد
اى ز آغاز طفولیت خویش
بوده در رنج و غم و درد، پریش
شهادت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد
منم کشته از زهر کینه
عزایم باشد بی قرینه
به حال من گرید مدینه واویلا
جگرم، باشد پاره پاره ازظلم دشمن
بگرید برمن هرگلی درگلشن
نزد حق یافته فیض دیدار
جسم تو خفته و روحت بیدار
خود تو مظلومى و قبر تو خراب
دیده دهر ازین غصه پر آب
شهادت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد
بـه سر مـی پـرورانم من هوای حضرت بـاقر(ع)
بـه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر(ع)
زعشقش جان من بر لب رسیده کس نمی دانـد
کـه نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر(ع)
گریند در عزای تو پیوسته مرد و زن
سوزند از برای تو هر روز خاص و عام
گاهی به دشت کرب و بلا بوده ای اسیر
گاهی به کوفه بر تو شد ظلم، گه به شام
شهادت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد
ای حجت الله بر زمین برما امام پنجمین
حق از تو ظاهر امام باقر
شهادت توسوزبکای ما شد
شور طنین یا لیتنای ما شد
شهر مدینه دارالعزای ما شد
راحت شدی ز جور و جفای هشام دون
آن دم که گشت عمر تو را از زهر کین تمام
داریم حاجتی که ز لطف و عنایتی
بر قبر بی چراغ تو گئیم یک سلام
شهادت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد
یک عمر سوخت قلب تو از کینه هشام
آن دشمن سیاه دل بی حیای تو
تنها نه در عزای تو چشم بشر گریست
گریست آن دشمن سیاه دل بی حیای تو
شهادت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد
زمین و آسمان ای شیعه در حزن و غم است امشب
همه اوضاع عالم زین مصیبت در هم است امشب
امام پنجمین شد کشته از زهر هشام دون
مدینه غم سرا از این غم و زین ماتم است امشب
التماس دعا
مولا مولا ، ای آبروی دین ، خورشید پنجمین
ای آسمونی پا نکش ، این قدر روی زمین
ای جان من ، چی شد که پاره جیگری
یاس بودی تو ، حالا شدی نیلوفری
لب تشنه ای ، تو این دمای آخری
حکایت غربت تست ، روضه ی ده سال منا
گریز روضه های تو ، میره به سمت کربلا
کسی که بود شکافندهی تمام علوم / هزار حیف که از زهر کینه شد مسموم
سر تو باد سلامت یا رسول الله / وصّی پنجم تو کشته شد، ولی مظلوم
ز بهر رفع حاجات و نیاز خویش گردیده
سلاطین جهان یکسر گدای حضرت باقر
زبان از وصف او لکن، قلم از مدح او عاجز
که جز حق کس نمی داند بهای حضرت باقر
شهادت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد
تسلیت صاحب شیعه که غمی دیگر شد / برگ مژگان ملائک ز سرشکش تر شد
بسکه بر ساقهی گل ریخت عدو زهر جفا / پنجمین گل ز گلستان علی پرپر شد . . .
باقر آل رسولم
نجل زهرای بتولم
پاره شد ، قلبم از ، زهر کینه
جان سپردم به شهر مدینه
امام باقر(ع):
سه چیز پشت انسان را می شکند :
مردی که عمل خویش را زیاد شمارد
گناهانش را فراموش کند
و به رای خویش ، خوشنود باشد . . .
گشته مسموم از جفا امام ِ باقر/نور چشم ِ مصطفی امام ِ باقر
ای عالم ِ ای مُدبّر/ای نور حیّ قادر/مظلوم امام ِ باقر
در عزایت یا مولا گریه شد کار همه/آتش دلها شده ناله های فاطمه
یا مظلوم یا مظلوم ای پسر فاطمه…
علم و کمال و حکمت و توحید جان گرفت / از نطق جان فزای تو یا باقرالعلوم
یک لحظه وا کند گره از کار عالمی / دست گره گشای تو یا باقرالعلوم
دردا که صبح و شام هشام از ره ستم / کوشید بر جفای تو یا باقرالعلوم
دردا که شد نهان به دل خاک در بقیع / روی خدانمای تو یا باقرالعلوم
شهادت مظلومانه اش، تسلیت . . .
قسم به علم حضرت باقر مارو اهل دانش و تقوی کن
گره های کارهای دلارو به گل روی این آقا وا کن
یا الهی ای خدا چشامون بارونیه
غصه ی این دلامون اونی که می دونیه
شبیه اهل دو عالم روی لب نوحه داریم
عزای حضرت باقر شده و بی قراریم
نظرتان را بنویسید