وقتی حس می کنیم کسی دارد به ما نگاه می کند
وقتی حس می کنیم کسی دارد به ما نگاه می کند
بسیاری از اوقات ما حس می کنیم شخصی دارد به ما نگاه می کند، ما این شخص را نمی بینیم،مثلا در اتوبوس یا مترو هستیم، اما کاملا حدس ما درست اســت و شخصی ما را نگاه می کند. گاهی اوقات ناگهان احساس میکنید کسی دارد شما را نگاه میکند. انگار “سنگینی نگاه” را حس میکنید. اما این احساس از کجا میآید؟ جواب را در عصب شناسی باید جستوجو کرد، و مطالعه بر روی نوعی از آسیب مغزی.
به گزارش نیک شو، ماجرا معمولا اینطور آغاز میشود: چیزی کــه نمیدانید چیست باعث میشود برگردید پشت سر یا یک طرف دیگر را نگاه کنید. میبینید کسی دارد نگاهتان میکند، مثلا در قطاری شلوغ، یا وسط پارک، در حالی کــه دارید در عالم خودتان قدم میزنید. اما از کجا میفهمید کسی شما را زیر نظر گرفته؟ ظاهراً شهودتان به شما میگوید، یعنی چیزی غیر از حواس پنج گانهتان، ولی حقیقت این اســت کــه این حواس، به خصوص حس بینایی، میتوانند به شکلهای مرموز و ناشناختهای عمل کنند.
باور بسیاری از ما این اســت کــه وقتی به شیئی نگاه میکنیم، اطلاعاتی به قشر بینایی در مغز ما فرستاده میشود و به این ترتیب اســت کــه میتوانیم “دیدن” آن شیء را تجربه کنیم. ولی حقیقت ماجرا بسیار غریب تر از این اســت. وقتی اطلاعات از چشم ما را رد میشوند، به دستکم ۱۰ ناحیه مختلف مغزمان سفر میکنند، کــه هر یک از این ناحیهها کارکردی خاص دارد. بسیاری از ما درباره قشر بیناییِ مغز چیزهایی شنیدهایم، ناحیهای بزرگ پشت مغز کــه بیشترین توجه عصبشناسان را به خود جلب کرده اســت. قشر بینایی مسئول تجربه آگاهانه بصری ما اســت، به این ترتیب کــه رنگها را با دقت بالا پردازش میکند
تا به درک و دریافت غنیِ ما از جهان پیرامونمان کمک کند. ولی بخشهای دیگر مغز نیز اطلاعات دیگری را پردازش میکنند و میتوانند به فعالیت خود ادامه بدهند حتی در صورتی کــه تجربهای آگاهانه نداشته باشیم یا نتوانیم داشته باشیم. کسانی کــه در بافت عصبی خود آسیبها و جراحتهایی داشته اند میتوانند به تحقیق درباره این مکانیسمها کمک کنند. وقتی در یک سانحه قشر بینایی آسیب میبیند، بیناییتان مختل میشود، و اگر تمام قشر بیناییتان آسیب ببیند،
دیگر هیچ تجربه بصریِ آگاهانهای نخواهید داشت. عصبشناسان به این وضعیت میگویند “نابینایی قشری”. ولی کسی کــه نابینایی قشری دارد، بر خلاف کسی کــه چشمهایش را از دست داده، مطلقاً نابینا نیست، چون بخشهای غیر قشریِ بینایی همچنان میتوانند فعال باشند. با اینکــه نمیتوانید بدون قشر بینایی، چیزی را ببینید، همچنان میتوانید به چیزهایی کــه چشمهایتان ذخیره میکند و توسط این بخشهای دیگر مغز پردازش میشوند، پاسخ بدهید.گاهی در جایی تاریک حس میکنید کسی پشت سرتان ایستاده، برمیگردید و میبینید درست حس کردهاید. قاعدتا این پدیده باید توضیحی داشته باشد
گاهی در جایی تاریک حس میکنید کسی پشت سرتان ایستاده، برمیگردید و میبینید درست حس کردهاید.
قاعدتا این پدیده باید توضیحی داشته باشد.سال ۱۹۷۴، پژوهشگری به نام لری ویسکرانتس برای نخستین بار واژه “کوربینی” را به کار برد. با این اصطلاح بیمارانی را توصیف میکرد کــه تمام بیناییشان را به دلیل تخریب قشر بینایی مغزشان از دست داده بودند ولی همچنان میتوانستند به محرکهای بینایی پاسخ بدهند. این گونه افراد نه میتوانند چیزی بخوانند، نه میتوانند فیلمی ببینند. اساسا کاری کــه محتاج پردازشِ جزییات بصری باشد، نمیتوانند انجام بدهند، ولی میتوانند
رنگهای روشن را تشخیص دهند، و “حدس”شان در تشخیص رنگهای روشن تصادفی صرف نیست (دقتی حیرتانگیز دارد). در واقع با اینکــه قشر بینایی مغزشان از کار افتاده، دیگر بخشهای مغز کــه به قوه بینایی مربوط میشوند نور را تشخیص میدهند و اطلاعات رنگ را به شخص میرسانند. تحقیقات دیگری نیز حاکی از آن اند کــه افرادی کــه در این وضعیت قرار دارند میتوانند احساسات و عواطف را بر صورت اشخاص تشخیص بدهند و نیز به برخی از حرکتهایی کــه به تدریج ظاهر میشوند حساسیت نشان دهند.
جدیدا نتیجه تحقیقی کــه روی بیماری کوربین صورت گرفته نشان میدهد کــه چگونه این احساس در ما شکل میگیرد کــه فکر میکنیم کسی ما را زیر نظر گرفته، حتی بدون آنکــه صورت آن شخص را دیده باشیم. الن جی. پگنا از بیمارستان دانشگاه ژنو، به کمک همکاران خود، با مردی به نام تیدی کار کرده بودند (در مطالعات و پژوهشهای علمی، برای حفظ هویت بیماران، همیشه از آنها با حروف اول نام و نام خانوادگیشان یاد میکنند). تیدی دکتری اســت کــه سکته مغزی قشر بینایی مغزش را تخریب کرده و باعث نابینایی قشری او شده اســت.
مبتلایان به نابینایی قشری بسیار کمشمارند، و به همین دلیل هم از تیدی خواســته بودند تا در مجموعه تحقیقاتی درباره تواناییها و ناتواناییهای افرادی کــه قشر بیناییشان از کار افتاده شرکت کند. بخشی از این پژوهش این بود کــه فرد به تصویر چهرههایی نگاه کند کــه چشمهای آنها مستقیماً به جلو، به بیننده، نگاه میکنند، و یا به تصویر چهرههایی نگاه کند کــه چشمها به اطراف نگاه میکنند، و بنابراین، نگاه خود را از بیننده برگرداندهاند.
مطابق تصاویری کــه با روش افامآرآی (کــه فعالیت مغز را در حین انجام فعالیت اندازه میگیرد) تهیه شده، تیدی توانسته کارهای این تحقیق را با موفقیت انجام بدهد و نیز حدس بزند کــه داشته به کدام صورت نگاه میکرده اســت. این کار برای کسی کــه بینایی عادی دارد کاری ندارد: من و شما همیشه از چهرهای کــه به آن نگاه میکنیم درک بصریِ واضحی داریم، ولی تیدی اساسا درک بصری آگاهانه ندارد. احساس میکند نابینا اســت.
کسی را کــه دارد در اتوبوس به شما نگاه میکند نمیبینید، ولی میدانید دارد نگاهتان میکند
نتایج این اسکنها نشان میدهد کــه مغز ما میتواند نسبت به چیزهایی کــه آگاهی ما به آنها حساسیتی نشان نمیدهد، حساس باشد. وقتی تیدی به صورتهایی با نگاههایی مستقیم، نگاه میکرده، ناحیهای در مغز به نام “آمیگدال” کــه میگویند مسئول پردازش عواطف و اطلاعات مربوط به چهره اســت، بیشتر فعالیت داشته تا وقتی به صورتهایی نگاه میکرده کــه نگاههایشان از مخاطب برگردانده شده بود. وقتی کسی تیدی را نگاه میکرده، آمیگدالِ او پاسخ میداده، با اینکــه خودش این را نمیدانسته اســت. (جالب اینکــه حدسهای تیدی در مورد اینکــه آیا کسی او را نگاه میکند یا نه، تصادفی نبوده اســت.)
با این وجود، مطمئنا بینایی آگاهانه قشری اهمیتی حیاتی دارد. برای تشخیص افراد، فیلم دیدن یا مقاله خواندن به قشر بینایی مغزتان متکی هستید. ولی تحقیقی مانند تحقیق بالا نشان میدهد کــه بعضی از کارکردها سادهتر اند و چه بسا برای ادامه حیات از نقشی بنیادیتر نیز برخوردار باشند، کارکردهایی کــه مستقل از تجربه آگاهانه بصری ما وجود دارند.این تحقیق نشان میدهد کــه میشود فهمید کسی دارد نگاهمان میکند، حتی اگر آگاهانه آن شخص را ندیده باشیم. به عبارت دیگر، این حس ظریف و حساس کــه به ما میگوید کسی دارد نگاهمان میکند ریشه در کارکرد مغز ما دارد.
بنابراین، وقتی دارید در خیابانی تاریک راه میروید و برمیگردید و میبینید کسی آن طرفتر ایستاده و دارد نگاهتان میکند، یا وقتی در قطار هستید و نگاهتان را برمیدارید و می بینید کسی به شما خیره شده، احتمالاً سیستم غیرارادی بینایی شما اســت کــه محیط اطرافتان را زیر نظر داشته در حالیکــه توجه آگاهانه و ارادی شما به چیز دیگری معطوف بوده اســت. این نکته قطعاً نشان میدهد کــه مغز انسان به شکلها و شیوههایی بسیار غریب و مرموز کار میکند.