عکس عشق بازی دختر و پسر روی تخت خواب
عکس عشق بازی دختر و پسر روی تخت خواب
بهترین و عاشقانه ترین عکس های دختر و پسر همراه با متن و شعر برای شما در سایت نیک شو . . .
عشق یعنی
یه دقیقه بغل کردنت
تا یه هفته آرومم کنه
چه سالی شود اِمسال
من و تو دست در دست هم
تحویل بگیریم این بهار را…
همه ی حسای خوب
خلاصه میشه تو بغل تو
چه دلچسبی
وقتی طعم حرف هایت منم
عاشقی کردن کنار تو
مزه ی خاصی میده
بغل باید جوری محکم باشه
که هوا رد نشه از بینمون
جغرافیای کوچک من
بازوان توست
ای کاش تنگ تر شود
این سرزمین به من
چه آشکار دلبری
چه مخفیانه عاشقم
میدونی مرد؟
از یه جایی به بعد دوره ی اینجور عشقا میگذره؛
فلان ریمل و فلان خط چشم و کدوم لباسم با کدوم شالم سِته
و وقتی نشستم
رو به روش دستمو چجور بذارم
زیر چونم و باکدوم زاویه بخندم
که بیشتر دلش بلرزه!
قشنگ بودن خوبه ها؛
ولی تهِ تهش اونی میمونه
که داغون و خسته و لهتم دیده.
عرق ریزون تابستون با ارایش ریخته
و موهای فرخورده
و صورت خیس
و کلافه باهاش دوئیدی،
باهاش خندیدی،
باهاش غر زدی
به هرچی گرما و آفتاب کوفتیه
و برف ریزون زمستون
با صورت سرخ و سفید پیچیده شده لای شالگردن که ازش
فقد دوتا چشم مونده دلت گرم شده کنارش.
میدونی مرد؟
آدم مگه چی ازین دنیا میخواد
جز اینکه یه نفر داغون و له و خستشو هم بخواد؟
که داغون و له و خستم
که باشه بتونه باهاش بخنده
و مهم نباشه
اگه ریملش ریخته
یا رنگ رژش رفته یا لباسش لک شده
و با معشوقه های باپرستیژ توی کتابا زمین تا آسمون فرق داره!
آدم ته تهش تنهاییشو با اونی تقسیم میکنه
که خیالش راحته
کنارش هرجوری هم که باشه، “خودشه”..
وگرنه خیابونا پره از آدمایی که انگار بازیِ “کی از همه قشنگتره؛
من من من من”
راه انداختن.
حالا تو با آرومترین صدایی که از خودت سراغ داری بپرس
کی از همه ی دنیا بیشتر منو میخواد؟
به شرفم قسم
اگه بلندتر از همه داد نزدم: “من!
دوستت دارم
از آن دوستت دارم ها
که نمی دانی
که نمیتوانی
که بلد نیستی
من به هیچکس اهمیت نمیدم
اما واسه تو می میرم
به خودم آمدم انگار تویی در من بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود
بعد از مرگ پدرم زیاد این بالا میاومدم.
با خودم فکر میکردم کل دنیا یه دستگاه خیلی بزرگه. ماشینها هیچ وقت با قطعات اضافی تحویل داده نمیشن، میدونی که ؟
دقیقا با همون تعداد قطعاتی که لازم دارن ساخته میشن. برای همین با خودم فکر کردم از اونجایی که جهان یه ماشین خیلی بزرگه، نمیتونم براش مثل یه قطعهی اضافی باشم.
باید یه دلیلی وجود داشته باشه که من اینجا هستم؛ و این یعنی وجود تو هم باید دلیل خاصی داشته باشه.
خاطراتی که آدمهایش رفتهاند، دردناکند ولی خاطراتی که آدمهایش حضور دارند اما شبیه گذشته نیستند به مراتب، دردناکترند.