دلیل شادی دختران و پسرانی که دیر ازدواج می کنند
دلیل شادی دختران و پسرانی که دیر ازدواج می کنند
به دلیل تغییر افکار جوان ها در جامعه و همچنین اوضاع بد مالی در اقتصاد فعلی ، جوان ها به خود اجازه نمی دهند که به ازدواج فکر کنند و اگر این امر صورت گیرد در سنین بالاتر است. همهی آدمها در جستجوی عشق هستند. متاسفانه بسیاری از رابطهها پایان خوشی ندارند و علتش هم این است که فشار کلیشهها و قضاوتهای سفت و سخت اجتماعی بیشتر از نیروی خواستههای واقعی است
و افراد شتاب زده ازدواج میکنند نه برای اینکه خانوادهای تشکیل دهند بلکه به دلیل احساسات گذرا و ترس از تنها بودن تن به ازدواج میدهند. در این مطلب کمکتان میکنیم تا خودتان بسنجید که آیا آمادهی برقراری یک رابطهی محکم هستید یا نه.
تجربه نشان داده که زوج هایی که در سنین بالاتر ازدواج کرده اند شادتر هستند
یک روانشناس توضیح میدهد که چرا آنهایی که دیرتر ازدواج میکنند شادترند
عشق باید به رشد فردی کمک کند
یک فرد عاقل و بالغ هرگز دست از رشد و بهتر شدن برنمیدارد و عشق، تنها تاثیری که دارد این است که او را قویتر میکند. اینگونه افراد ترسی از تغییر نگرش خود ندارند و حاضرند عیبهای خود را بپذیرند. آنها میتوانند بادرایت و ملاحظه کار و حواس جمع باشند. دو نفر که عاشق هم هستند همیشه سعی میکنند برای رابطهای شکوفاتر خود را بهتر کنند.
اگر طرف مقابلتان از شما بخواهد همانطوری که هست او را بپذیرید و عادتهای بدش را قبول کنید، رابطهی شما رشد نخواهد کرد و به زودی برای هم غریبه خواهید شد.
عشق، پیش از هر چیزی یعنی گذشت
یک آدم خودخواه به دنبال انگیزه دادن به همسرش نیست و تلاش نمیکند خلاءهای بینشان را پُر کند. اما در یک رابطهی واقعا عاشقانه همه چیز کاملا برعکس است: دو طرف سعی میکنند تمام چیزها را با هم شریک شوند. آدمهای نابالغ فقط سعی میکنند مورد عشق و علاقه و گذشت قرار بگیرند و خودشان تلاشی برای عشق ورزیدن نمیکنند. مورگان پک روانپزشک و نویسندهی آمریکایی در کتابش به نام «جادهی کم گذر»، چنین اعتیاد دردناکی را «نوعی ضد عشق» مینامد. اگر همسری که همیشه هر چیزی را که خواسته به دست آورده، روزی که شما دچار مشکلی شدید ترکتان کرد اصلا تعجب نکنید.
یکی از جبنههای عشق، اراده است
هنگام ازدواج با هم پیمان میبندید که همیشه پشت و پناه هم باشید، در خوشی و ناخوشی، در شادی و اندوه و … این کلمات یعنی دو نفر که میخواهند خانوادهای تشکیل دهند باید درک کنند که عشق، فقط مربوط به احساسات نیست، بلکه تصمیمی باارزش و مهم است. یک رابطهی بالغ و بالنده، هدفهای مشترکی دارد.
مولفههای یک رابطهی بالنده، هدفهای مشترک هستند؛ ارادهای بیغل و غش برای با هم بودن و تمرکز توجهات و انرژی روی همدیگر، حتی اگر وسوسهها و تردیدهایی وجود داشته باشد.اگر بعد از هر بحث و اختلافی، بار و بندیلتان را ببندید و به یاد عشق یا نامزد سابقتان بیفتید و …، پس باید به این فکر کنید که رابطهتان واقعا چقدر دوام خواهد داشت.
عشق، تمرین میخواهد
صبور بودن نسبت به عادتها و ویژگیهای همسر، حواس جمع و مراقب بودن و … همهی اینها ممکن است خسته کننده به نظر برسند و البته انرژی و تلاش زیادی نیز میطلبند، اما اینها اساس یک رابطهی مناسب و معقول هستند. اگر میخواهید عشقتان را تقویت کنید، باید به سختی کار کنید. اگر رنجشها و ناراحتیها ادامه پیدا کنند، روزی رابطهتان نابود خواهد شد.
عشق یعنی پذیرفتن مسئولیت
مسئولیت پذیری، خصوصیتی است که یک بزرگسال را از کودک متمایز میکند. و میتوانید همین معیار را به ازدواج و رابطه نیز ربط دهید. این خیلی خوب است که کسی را داشته باشید که بتوانید به او تکیه کنید، اینطور نیست؟ و آیا حاضرید آن نفر شما باشید؟ بله، ازدواج تعهدات جدی به دنبال دارد و همان چیزی است که رابطهتان را تقویت میکند. اگر کسی بگوید: ازدواج تغییری در مسئولیتهایم ایجاد نمیکند، علامت این است که او هنوز آمادگی یه رابطهی بلند مدت را ندارد.
عشق یعنی احترام به فردیت یکدیگر
یک فرد بالغ، هدفهایش را مشخص کرده و ساختار شخصیتی خود را پیدا کرده است و به همین علت آماده است تا به علاقه مندیها و شخصیت فرد مقابل احترام بگذارد. چنین رابطهای رها از هر گونه فشار و تنشی است: دو طرف به همدیگر آزادی میدهند و همیشه سعی میکنند به یک توافق و سازش برسند. آنهایی که تنها سرگرم علاقه مندیهای خودشان هستند، آمادگی گوش دادن به یک نفر دیگر و درک و پذیرفتن او را ندارند.
عشق جلوی ناامیدی و رنجیدن شما را نمیگیرد
ناامیدی و دلخوری و ناراحتی چیزهای طبیعی در زندگی هستند و حتی کسی که عاشق ماست هم نمیتواند همیشه از ما محافظت کند. ما باید شجاعت روبرو شدن با سختیها را داشته باشیم و هیچکس را مقصر ندانیم و سرزنش نکنیم. در چنین شرایطی یک رابطه، قوی و ریشه دار خواهد بود.
روانشناسان عقیده دارند که اگر ما این هفت اصل را درک کنیم و باور داشته باشیم، واقعا میتوانیم رابطهای بسیار خوب ایجاد کنیم. آنها توصیه میکنند اگر احساس میکنیم خودمان یا فرد مقابلمان هنوز از این جنبهها آماده نیست، بهتر است ازدواج را به تاخیر بیندازیم. اینکه وقت خود را صرف رویاها و سرگرمیها و رشد فردیمان کنیم، خیلی بهتر از این است که برای بازیابی خود از یک رابطهی دردناک و شکست عاطفی، زمان و انرژی صرف کنیم.
خیلی از مردها نمیخواهند با همسرشان تنها بیرون بروند چون میدانند که وقتی همسرشان با آنها تنهاست، شروع به شکایت کردن و غر زدن میکند. سر این مسئله دعوا نکنید. همسرتان را بیرون ببرید و کمی به او برسید. همه چیز که نباید طبق میل شما پیش برود، گاهی هم با حرفهای او همعقیده باشید.
روابط دیگر مثل زمان پدرومادرهایمان نیست: رمز و راز یک ازدواج موفق و زندگی زناشویی شاد و خوشبخت امروز فرق کرده است.قبلاً همه چیز خیلی ساده بود. ازدواج میکردید، بچهدار میشدید، روی زمین کشاورزی میکردید و چه میتوانستید همدیگر را تحمل کنید و چه نمیتوانستید، در ازدواجتان میماندید. آن روزها کسی به مفهوم «ازدواج شاد و خوشبخت» فکر هم نمیکرد و این به اندازه مفهوم «یک تراکتور خوشگل» مسخره به نظر میآمد.
استیون ناک، پروفسور جامعهشناسی که بر روی ازدواج در دانشگاه ویرجینیا تحقیق میکند، میگوید، «همه چیز به مرور زمان تغییر کرده است و ازدواجها مستقلتر شدهاند. زوجها دیگر مثل قدیم از همه نظر به هم نیاز ندارند. اگر با هم روی یک زمین کار میکنید، مهم نیست که از دستش عصبانی باشید یا نباشید. شما به همان اندازه به کار او نیاز دارید که او به کار شما نیاز دارد. زوجها تقریباً به یک اندازه نسبت به هم مستقل هستند.»
البته احتمالاً شمایی که این مقاله را میخوانید، روی زمین کشاورزی کار نمیکنید. اما اگر اینطور هم باشد اینکار را از روی لزوم و اجبار نمیکنید، بلکه از روی انتخاب خودتان. همانطور که در یکی از مطالب اخیر روزنامه واشنگتن پست نوشته شده بود، «ازآنجاکه تعداد ازدواجهایی که زوج در آن تصمیم به بچهدار شدن میگیرند بسیار کمتر شده است، دانشمندان جامعهشناس آن را تصمیم خودمحور جامعه دانشگاهرفته و پولدار میداند.» ازدواج این روزها مثل اتومبیلی لوکس میماند، یعنی مثلا یک BMW نه پراید.
این لزوماً به آن معنا نیست که ازدواجهای مدرن ازدواجهای شاد و موفق هستند. آمار طلاقهایی که دو طرف در سنین بالاتر و بعد از چند سال زندگی کردن با هم ازدواج میکنند در کمتر شده است اما آمار طلاق برای ازدواجهایی که در سنین پایینتر صورت میگیرد همچنان بالا است.
امروز داشتن یک ازدواج موفق یعنی به دنبال دلایلی برای با هم بودن باشید
پروفسور ناک که از سال ۱۹۷۹ بر روی حدود ۶۰۰۰ مرد متاهل تحقیق کرده است، میگوید، «از نظر من، سختترین چیز مسئله تعهد و اعتماد است.» تعهد برای مرد در جامعه مدرن امروزی به چه معناست؟ «من مراقب رفتارم خواهم بود چون به این رابطه تعهد دارم.» ناک آن را اینطور توضیح میدهد. چون آدمها زمینهای کشاورزی را ترک کردهاند و زنها به استقلال مالی رسیدهاند، زوجها به دلایل جدیدی برای با هم بودن نیاز دارند.
دکتر ناک میگوید، «من روی این مسئله تحقیق کردم که مردم اگر بفهمند که ازدواجشان رو به پایان است چه میکنند. اگر تصور کنید که اتفاق وحشتناکی قرار نیست بیفتد مطمئناً زوج متفاوتتری نسبت به زمانی خواهید بود که فکر کنید که بعد از جدایی همه چیز برایتان وحشتناک خواهد شد. در کار من، این یکی از احتمالات قوی برای جدایی است.» به عبارت دیگر، اگر میتوانید خودتان را ببینید که قدم بعدی را برمیدارید و بتوانید خودتان را مجرد تجسم کنید، احتمال اینکه از آن ازدواج بیرون بیایید بسیار زیاد است.
یک راز ازدواج موفق: داشتن مقداری استقلال در زندگی
بااینکه استقلال بیش از حد – آن نوعی که منجر به خیانت و اعتیاد به کار میشود – باعث نابودی ازدواج است، وابستگی بیش از اندازه هم راهحل آن نیست. دکتر ناک میگوید، «هر ازدواج خوب و موفقی بر پایه مقداری استقلال بنا نهاده شده است، افراد باید بتوانند یک زندگی مستقل برای خود داشته باشند تا احساس ارزشمند بودن بعنوان یک انسان داشته باشند. نمیتوانند فقط به عنوان همسر یک فرد دیگر به زندگی خود ادامه دهند.»
دکتر ناک همچنین میگوید که افراد باید از خودشان سوال کنند که وقتی شعله عشقشان کمتر شد، چه چیز میتواند آنها را کنار هم نگه دارد. پاسخ کوتاه به این سوال هر چیزی است که با مقداری فضا دادن به هم بین دو طرف گم خواهد شد.
یک نکته برای داشتن ازدواجی موفق: رابطهجنسی با ازدواج بهتر است
دکتر ناک می گوید، «اگر من و همسرم از هم جدا شویم، من داراییها، پساندازها، لوازمها و همه چیز خودم را نگه میدارم. همسرم هم همین کار را میکند.« اما بعضی چیزها جز این متعلقات دستهبندی نمیشود. او میگوید، «نمیدانم واکنشتان به زمانی که فرزندتان اولین قدمش را برداشت را چطور میتوانید اندازهگیری کرده یا دستهبندی کنید. این چیزی است که بدون بودن هر دو طرف یک ازدواج قابل تصور نخواهد بود. چیزهای بیشمار دیگری هم مثل این درمورد فرزندان وجود دارد.»
اما اگر بچه نداشته باشید چه؟ خوب این احتمال هست که روابطجنسی بیشتری با هم داشتهاید و طبق چیزی که دکتر ناک میگوید، هنوز هم رابطه جنسی با ازدواج بهتر از روابط جنسی است که بدون ازدواج انجام میشود. دکتر ناک میگوید، «بیشتر تحقیقات این را میگویند، زوجهایی که ازدواج کردهاند بهتر یاد میگیرند که چطور به همدیگر لذت بدهند تا آنهایی که شناختی نسبت به هم ندارند.»
ازدواج و سنت: آنها به هم مرتبطاند
مشخص شده است که چرا سالگرد میگیرند. احتمال طلاق در سالهای اولیه ازدواج بالاتر است و هرچه زمان بیشتر کنار هم بمانید، احتمال اینکه از هم جدا شوید کمتر میشود. وقتی این اتفاق بیفتد، چیزهای لمسنشدنی دیگر به خطر میافتند.
ناک عنوان میکند، «بعد از طلاق، زوجها و بچههای زیادی از نابود شدن سنتها شکایت میکنند. اینکه قبلاً موقع سال نو چه میکردیم؟ فلان عید چه برنامهای داشتیم؟» واقعیت این است که ما به سنت نیاز داریم – خود ازدواج یکی از این سنتهاست.
ناک میگوید، «مردم فکر میکنند اینکه بایستید و سوگندهای ازدواج را به زبان بیاورید مهم نیست. شاگردان من آن را درک نمیکنند. به نظرشان تشریفاتی میآید اما گفتن آنها بهتر از نگفتنشان است: سوگند وفاداری، کمک و حمایت.»
با همسرتان قرارملاقات عاشقانه بگذارید
دلایل زیادی دارد که باید در ازدواجتان بمانید. ازدواج باعث میشود بیشتر عمر کنید، بیشتر پول به دست آورید و یک عضو اجتماعیتر و محترمتر برای جامعه باشید. اما این سوال همچنان پابرجاست: در دنیایی که آمار طلاق تا این اندازه بالا رفته است، چطور باید در ازدواجی شاد و موفق بمانیم؟ تری دیل، مشاور ازدواح و خانواده در بوستون این را پیشنهاد میکند: با همسرتان قرارملاقات عاشقانه بگذارید.
او میگوید، «برای فرزندانتان خیلی خوب است که ببینند پدر و مادرشان برای آخرهفته با هم بیرون میروند و آنها را خانه میگذارند. خیلی خوب است که ببینند والدینشان شب جمعه با هم قرار گذاشته و تنها بیرون میروند، چون شب جمعه، شب قرارملاقاتهای عاشقانه است. حتی اگر فقط با هم به سینما بروید و شب برای شام پیتزا بخورید. اگر کمی وقت و انرژی بیشتر برای همسرتان و ازدواجتان بگذارید، مطمئن باشید که احتمال شکست ازدواجتان کمتر خواهد بود.»
یک ازدواج موفق به مراقبت بیشتر نیاز دارد تا ماشینتان
خیلی از مردها سعی میکنند بعد از اینکه ازدواجشان با مشکل و شکست روبهرو شد آن را درست کنند، بعد از اینکه از چشم همسرشان افتادند یا دیگر انگیزه لازم را برای ادامه نداشتند. اگر در ماشینتان روغن نریزید، یخ میزند. مردها معمولاً برای مراقبت و تعمیرات ماشینشان وقت بیشتری میگذارند تا مراقبت از ازدواجشان. مطمئناً اگر مراقب چیزی نباشید و به آن رسیدگی نکنید، میشکند.
خیلی از مردها نمیخواهند با همسرشان تنها بیرون بروند چون میدانند که وقتی همسرشان با آنها تنهاست، شروع به شکایت کردن و غر زدن میکند. سر این مسئله دعوا نکنید. همسرتان را بیرون ببرید و کمی به او برسید. همه چیز که نباید طبق میل شما پیش برود، گاهی هم با حرفهای او همعقیده باشید.
انجام اینکارها مثل مصالحه نیست. رابطه ازدواج نباید براساس مصالحه باشد. ازدواج مهمترین رابطه شما در زندگی است، تا آخر عمرتان. زنهای بسیاری به چیزی که میخواهند نمیرسند چون مردها نمیتوانند صمیمیت احساسی ایجاد کنند. مردها هم به چیزی که میخواهند نمیرسند. اما همه ما آنقدر ناآگاه هستیم که فقط برای چیزهایی که نداریم و نتوانستهایم داشته باشیم شکایت میکنیم، نه اینکه برای به دستآوردن آن تلاش کنیم. پیام ما هم به زنها و هم به مردها این است: باید یاد بگیرید چیزی که میخواهید را از طرفتان بخواهید. اینکار را قبل از اینکه رابطه دچار مشکل شود انجام دهید. اگر نمیتوانید اینکار را بکنید، بهتر است سر همان زمین کشاورزی برگردید!
مطالب بیشتر:
داشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج درست یا غلط؟
جنجال ازدواج با زنان بیوه کویت در جوانان ایرانی
۲۵ ویژگی یک زن ایده آل برای ازدواج و زندگی مشترک