چطور به حرف های دیگران درباره خودتان توجه نکنید؟
چطور به حرف های دیگران درباره خودتان توجه نکنید؟
در زندگی همیشه افراد افرادی کـــه به حرف های دیگران درباره خودشان چه صحیح و چه غلط توجه می کنند و ازین بابت ناراحتی های زیادی را متحمل می شوند. اما اصل اینجاســـت کـــه به حرف دیگران درباره خودتان نباید توجه کنید. چطور ميتوانیم حرف و رفتار دیگران را به خودمان نگیریم؟ همراه ما باشید، ميخواهیم پاسخ این سؤالها را مو به مو برایتان بگوییم. شاید شما مسائل اطرافتان را حتی اگر به شما ربطی نداشته باشند، با تمام وجود حس ميکنید. اگر دیگران جلوی رو یا پشت سرتان از شما بدگویی یا انتقاد کنند، همین امر کافیست تا حس کنید برایتان ارزشی قائل نشدهاند.
گاهی بقیه حتی صحبتی هم با شما نميکنند، ولی ممکن اســـت اشاره صورتشان را منفی ببینید. حتی شاید شروع به خیالبافی کنید و متصور شوید کوچکترین حرف یا رفتار شما آن ها را ناراحت ميکند. یکی از دوستان من هم رفتار دیگران را به خود ميگرفت و به اصطلاح خودمانی خیلی حساس بود.
توجه به حرف های دیگران می تواند عواقب روانی زیادی برایتان داشته باشد
به گزارش نیک شو، این ویژگی او، بقیه و حتی خودش را بسیار آزار ميداد و برای همه اطرافیانش سوءتفاهمهای زیادی بهوجود ميآورد.ميدانیم کـــه بقیه خیلی راحت ميگویند به خود نگیرید، با شما نبودم. با اینکـــه در بیشتر مواقع حرفشان درست اســـت، ولی اگر فرد ترشرویی را ببینید و این حرف را از دهن او بشنوید، باور کردنش چندان راحت نیست. بهنظرِ فرد حساس باید آدم آهنی باشی تا تحتتأثیر دیگران قرار نگیری. حالا کـــه اینطور اســـت، پس بیایید با این مشکل روبهرو شوید.
واقعیت این اســـت کـــه احساسات ما، راه برقراری ارتباط ما آدمها با یکدیگر اســـت. این ارتباط بهویژه خود را در روابط خانوادگی، فامیلی و دوستی نشان ميدهد، پس نميتوانید به احساساتتان بیتوجه بمانید.برای کنترل حساسیتمان و به خود نگرفتن مسائل و رفتار اطرافیانمان، ميتوانیم راههای مختلفی را بهکار ببریم. اگر این عادت مخرب را داشته باشیم، با پیش آمدن هر مسئلهای تا چند روز عذاب خواهیم کشید یا درباره خودمان نظر بدی پیدا ميکنیم. برای ترک عادت حساسیت نسبت به رفتار و حرف دیگران بقیه نکات زیر را رعایت کنید:
ارزش خودتان را بشناسید
اگر خودتان را ميشناسید و به ارزش وجودیتان واقف شوید، دیگر ميتوانید زود قضاوت کردن در مورد دیگران را متوقف کنید. برای شناخت خودتان (خودشناسی) وقت بگذارید و با اهمیت ندادن به حرف مردم و بدون در نظرگرفتن اینکـــه دربارهتان چه ميگویند و چه فکری ميکنند به شناخت خود برسید. ۵ مورد از ویژگی های شخصیتی خود را کـــه به داشتنش مفتخرید فهرست کنید و هر وقت نسبت به رفتار دیگران حساس ميشوید، آنها را به خود یادآوری کنید.
محرکهای احساسیتان را بشناسید
در گذشته برای همه ما مواردی پیش آمده کـــه اکنون احساساتمان را تحریک ميکنند؛ مثلا دچار عصبانیت یا هیجان ميشویم. برخی رفتارها بهخصوص رفتارهایی کـــه دیگران در گذشته و یا حال دارند، ما را بهگونهای برميانگیزد کـــه نسبت به مورد خاصی حساس ميشویم. مثلا اگر پدرتان در گذشته خیلی سختگیر بوده، شما همیشه تلاش ميکردید کـــه بیعیب و نقص باشید تا او را راضی نگه دارید.
به همین خاطر، بهمحض اینکـــه هر فردی کوچکترین ایرادی از شما بگیرد، باعث ميشود نسبت به بقیه کـــه در شرایط مشابه شما قرار دارند، واکنش بیشتری نشان دهید. اگر موقعیتی شما را ناراحت ميکند، از خودتان بپرسید کـــه آیا واقعا ناراحت شدم، یا این هم یکی از مواردی اســـت کـــه حساسیتم را تحریک کرده اســـت؟
سعی کنید خودتان باشید
سعی کنید فکر اینکـــه باید به فرد دیگری تبدیل شوید را از سرتان بیرون کنید. باید آنچه کـــه الان هستید را از ته دل بپذیرید تا به خود واقعیتان برسید. برای اینکـــه بتوانید خودتان باشید، باید همواره کاری را انجام دهید کـــه دوست دارید. در هرکاری اول به خودتان توجه کنید و واقعا بفهمید انجام چه کاری برایتان بهتر اســـت.
از اشتباه کردن نترسید
به خود اجازه اشتباه کردن بدهید و بدانید کـــه اشتباهات تنها بخشی از روندی هستند کـــه در راه تغییر شخصیت و رسیدن به شخصیت ایدهآلتان باید طی کنید. زمانی کـــه قدم اشتباهی برميدارید، خود را ببخشید. خیلی خوب اســـت کـــه در قبال کارهایتان مسئولیت پذیری داشته باشید، ولی اگر کسی با شما مخالف کرد، خودتان را بیشازحد مجازات نکنید. قبول کنید کـــه بیعیب و نقص نیستید و بهیاد داشته باشید، اگر از اشتباهاتتان درس بگیرید دیگر مثل قبل بزرگ جلوه نميکنند.
برای روابط مرز تعیین کنید
تعیین مرز و خط قرمزی مناسب در رابطههایتان کمک ميکند تا کمتر رفتار دیگران را به خود بگیرید. وقتی تمام کارهایتان را به نیت راضی کردن دیگران انجام ميدهید، اگر آنها کاری انجام دهند کـــه ناراحتتان کند، واکنش غیرعادیای نشان ميدهید.
فراموش کنید
از تجربه دردناکی کـــه در گذشته پشت سر گذاشتهاید اســـتفاده کنید و شخصیت کنونیتان را شکل دهید. همه ما در گذشته مسئله آزاردهندهای را پشت سر گذاشتهایم. آن را برای قدرتگرفتن و دوباره بلند شدن، زنده کردن حس همدردی و شکل دادن به شخصیتتان بهکار بگیرید. نگذارید این تجربه خودِ کنونیتان را بسازد. در مقابل از آن برای تقویت و افتخار کردن به خودتان اســـتفاده کنید.
مهربانی مجوز پذیرش دیگران نیست
بعضی وقتها فکر ميکنیم اگر با همه مهربان باشیم و حسابی برایشان مایه بگذاریم، آنها هم موظفاند همانگونه با ما رفتار کنند. واقعیت این اســـت کـــه مهربان بودن باعث محبوبیت نزد دیگران نميشود و موجب نميشود پذیرش دیگران را بخریم. بهتر اســـت اگر کاری برای خود و دیگران ميکنیم به این خاطر باشد کـــه خودمان اینگونه ميخواهیم؛ نه بهخاطر توقعی کـــه برای جبران و رفتار متقابل از آنها داریم.
منطقی باشید
وقتی موضوعی شما را ناراحت ميکند یا باعث ميشود احساس خوبی نداشته باشید، اگر با طرز فکر منطقی به آن بنگرید، به درک بهتری از آن ميرسید. ببینید آیا واکنشی کـــه نشان دادهاید، مناسب بوده یا اینکـــه اقدام نابهجایی انجام دادهاید؟ آیا واقعا اشتباهی از دیگران سرزده اســـت یا شما خیلی قضیه را بزرگ کرده و به خود گرفتهاید؟ اگر شخصی حقیقتا به شما زیان زده اســـت ميتوانید ناراحتیتان را با او در میان بگذارید یا اصلا کل قضیه را فراموش کنید؟از طرف دیگر با خود روراســـت باشید، نگاهی به خودتان بیندازید و ببینید کـــه به چه توقعهای نابهجایی چسبیدهاید.
با اینکار به آنچه در اطرافتان ميگذرد، دید واقعبینانهتری پیدا ميکنید. با رعایت نکات بالا به قدری خودتان را از بند فکروخیال آزاد ميکنید کـــه در آینده، واکنشی را کـــه به افراد نشان ميدهید خودتان انتخاب ميکنید، در قبال رفتارتان مسئولانهتر عمل ميکنید و احساساتتان بیطرفانهتر ميشوند.گاهیاوقات شرایط اینگونه ایجاب ميکند کـــه به احساساتمان کمی چاشنی منطق بدهیم. این امر اهمیت بهسزایی دارد.
ما باید درک کنیم احساسات درونیمان از کجا سرچشمه گرفتهاند، چگونه به آنها واکنش نشان دهیم و چگونه با موقعیتی کـــه در آن قرار گرفتهایم، روبهرو شویم و حتی از آن درس بگیریم. وقتی به خودمان یاد ميدهیم کـــه در هر شرایطی چه واکنشی نشان بدهیم، در آینده ميتوانیم واکنش را به پاسخی معقول تبدیل کنیم.