تمام تغییرات بدن انسان بعد از عاشق شدن!
همه ما می دانیم افراد وقتی عاشق می شوند چه حالی دارند ، وقتی عاشق می شویم بدنمان تغییرات زیادی می کند که در ادامه به شما خواهیم گفت.آنها که طعم عاشقی را چشیدهاند، خوب ميدانند که این احساس پر تب و تاب با انسان چه ميکند. اما عشق دقیقا چیست؟ آیا ميتوان آن را اندازه گرفت یا در بدن دید؟ دانشمندان سالهاســت که به دنبال حل معمای عشق هستند.
اندامی که افسار عشق را در دست دارد، مغز انسان اســت
در سال ۱۹۹۲ دکتر جان گری، نویسنده و مشاور خانوادگی، کتابی به نام “مردان مریخی، زنان ونوسی” به رشته تحریر درآورد که بیش از ۵۰ میلیون نسخه از آن در جهان به فروش رفت و برای ۱۲۱ هفته در فهرست کتابهای پرفروش جای داشت. این نویسنده آمریکایی در این کتاب مشکلات رایج در روابط زن و مرد را ناشی از اختلاف بنیادین روانشناختی میان جنس مذکر و مؤنث دانسته و از این اســتعاره اســتفاده ميکند که مردان و زنان هر کدام از دو سیاره مختلف ميآیند؛ مردان از مریخ و زنان از ونوس.
اما مردان مریخی و زنان ونوسی اگر در بسیاری از موارد با یکدیگر اختلاف داشته باشند، دستکم در یک برهه از زندگی شباهت بسیاری به هم پیدا ميکنند و آن هم زمانی اســت که عاشق ميشوند.
عاشق شدن به طور کلی حس خیلی خوبی دارد
عشق وقتی که ميآید، روح و جسم را بیقرار ميکند و به تسخیر خود در ميآورد. انسانها تا هزاران سال بر این باور بودند که عشق معمایی رازآلود و هدیهای از جانب خدایان اســت. در دوران معاصر اما دانشمندان در تلاش برای پرده برداشتن از این سحر و جادوی عشق و “بلایی” بودهاند که این احساس بر سر بدن ميآورد.
عشق دقیقا چیست؟ آیا قابل اندازهگیری اســت؟ آیا ميتوان آن را از طریق اسکن کردن مغز یا آزمایش کردن خون بررسی کرد؟ آیا ميتوان مثلا با عکسبرداری “ابتلای بیمار به عشق” را تشخیص داد؟
اصلا عشق با بدن ما چه ميکند؟
فرماندهی مغز بر عشق
در ادبیات، هنر یا زبان عادی مردم کوچه و بازار هر گاه صحبت از عشق شده، پای قلب به میان آمده اســت؛ قلبی که با دیدن معشوق به تپش افتاده و در حال بیرون زدن از سینه اســت یا با از دست دادن معشوق، زخم خورده و شکسته شده اســت. هرچند در این تعبیر جاافتاده قلب و عشق پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند، اما در حقیقت آن اندامی که افسار عشق را در دست دارد، مغز انسان اســت.
دوناتلا مارازیتی، اســتاد دانشگاه پیزا، که خود دو بار عاشق شده و قدرتی را که عشق ایجاد ميکند، به شخصه تجربه کرده بود، علاقمند شد که پدیدهی عشق را بیشتر کنکاش کند.
او در سال ۱۹۹۹ نتایج تحقیقی را منتشر کرد که در آن نشان داده شده بود، سطح سروتونین، از ناقلهای عصبی که نقش آرامبخش دارد، در کسانی که به گفته خود عاشق هستند بسیار پایینتر از میزان طبیعی اســت.
طبق این تحقیق سطح سروتونین در بدن این افراد درست در همان سطحی بوده اســت که در بدن افراد مبتلا به اختلال وسواس دیده ميشود.
در این تحقیق که در مجله New Scientist به چاپ رسید، ذکر شده بود که هر دو گروه (عاشقها و مبتلایان به اختلال وسواسی فکری یا عملی) به طور افراط گونهای نسبت به یک چیز یا یک شخص احساس نگرانی و وسواس از خود بروز ميدهند.
پژوهشهای علمی نشان دادهاند که عاشق شدن واقعا چشم انسان را بر کم و کاســتیهای معشوق ميبندد
این گروه تحقیقاتی با تکیه بر یافتههای خود عنوان کردند که شیمی مغز کسانی که رفتارهای وسواسگونه از خود نشان ميدهند، مثلا روزانه به دفعات بسیار زیاد دستهاشان را ميشویند یا بهطور غیرعادی تمایل به نظافت یا کنترل مدام شعلههای گاز دارند، با افرادی که تازه عاشق شدهاند، شباهت دارد.
دوناتلا مارازیتی و تیمش ۲۴ زن و مرد را که در طول ۶ ماه پیش از این تحقیق عاشق شده بودند با ۲۴ زن و مرد داوطلب دیگر که یا تنها یا در رابطه عاشقانه طولانی مدت و با ثبات بودند، مقایسه کردند.
نخستین یافته این دانشمندان این بود که در بدن زنان و مردان عاشق به طور قابل توجهی میزان هورمون کورتیزول که در هنگام اســترس ترشح ميشود، بالاتر از گروه دیگر اســت.
مردان عاشق ملایمتر، زنان عاشق مهاجمتر
دوناتلا مارازیتی همچنین دریافت که میزان تستوسترون، مهمترین هورمون مردانه، در مردان عاشق کمتر از دیگر مردان اســت. در عوض میزان ترشح این هورمون در بدن زنانی که عاشق هستند، در مقایسه با دیگر زنان بیشتر ميشود.به گفته دکتر مارازیتی در این وضعیت مردان بیشتر شبیه زنان و زنان بیشتر شبیه مردان ميشوند، “انگار که طبیعت ميخواهد آنچه که ميتواند میان زنان و مردان متفاوت باشد را از میان ببرد، زیرا در این مرحله زنده ماندن [و جفتیابی] مهمتر اســت.”
هنوز دانشمندان موفق به توضیح علمی این تغییر میزان تستوسترون نشدهاند اما یک فرضیه که مطرح شده، این اســت که ترشح پایین این هورمون در مردان، آنان را ملایمتر کرده و آرامش پیششرطی اســت تا مرد وارد رابطه شود.در مقابل، طبق فرضیه، بالا رفتن میزان ترشح تستوسترون در زنان موجب افزایش میل جنسی آنها ميشود.
اما آیا عاشق شدن تنها دلیل ایجاد این تغییرات در بدن هستند؟
برخی پژوهشگران پس از انتشار این تحقیق، تغییرات هورمونی در بدن را به میزان بالای رابطه جنسی نسبت دادند که در این مرحله رخ ميدهد.در مقابل با در نظر گرفتن این نکته که در حالت عادی میزان تستوسترون در مردان به هنگام افزایش رابطه جنسی بالا ميرود، در آن زمان در پژوهشهای دیگر این نکته مطرح شد که اگر طبق گفته “منتقدان” تغییرات هورمونی در نتیجه افزایش رابطه جنسی به وجود ميآید، پس بایستی در مردان عاشق میزان ترشح تستوسترون بالاتر برود و نه آنگونه که طبق پژوهشهای دکتر مارازیتی نشان داده شده، کمتر شود.
آیا عشق آتشین نوعی اعتیاد اســت؟
تا کنون تحقیقات متعددی نشان دادهاند که هنگام شکل گرفتن احساس عشق آتشین به وضوح بخشهایی از مغز فعال شده و فعالیت بخشهای دیگر کمتر ميشود. سمیر زکی و آندریاس بارتلز از کالج دانشگاهی لندن دو تن از نخستین پژوهشگرانی بودند که موفق به شناسایی این بخشها شدند.
آنها به داوطلبان شرکتکننده در این تحقیق عکسهایی از کسانی را که عاشقشان بودند، نشان دادند و همزمان مغز آنها را با دستگاه ام آر ای اسکن کردند. در این تحقیق دیده شد که بیش از همه ۴ نقطه در سیستم لیمبیک (سامانه عصبی احساسی) فعال بودند.
پژوهشگران مشاهده کردند که این واکنش بسیار شبیه به واکنشی اســت که هنگام مصرف کوکائین در مغز ایجاد ميشود. دکتر بارتلز مينویسد: «بین عشق و اعتیاد همپوشانیهایی وجود دارد. به نظر ميرسد که اعتیاد از بخشهایی از مودولهای مرتبط با عشق در مغز سوءاســتفاده ميکند.»
با توجه به تئوریهای تکامل، اعتقاد بر این اســت که احساس جذابیت بین ۶ ماه تا ۳ سال عمر دارد که زمانی کافی اســت برای این که مرد در کنار زن بماند
یافتههای علمی مشخص کردهاند که در دوران عاشقی دوپامین، از ناقلهای عصبی، مرکز لذت مغز را فعال ميکند. این درست شبیه به فرایندی اســت که مواد اعتیادآور نظیر کوکائین، هروئین، نیکوتین، آمفتامین یا دیگر داروهای اعتیادآور ایجاد ميکنند.این پژوهشگران همچنین با شگفتی دریافتند، هنگامی که به مادران عکس کودکانشان را نشان ميدهند، درست همان بخشهایی که در مغز افراد عاشق در اسکن به رنگ روشن درآمده بود، در مغز مادران نیز روشن ميشود.
البته نتیجه این “آزمایش عشق” را نميتوان صد در صد پذیرفت، زیرا اگر فرد داوطلب عاشق کس دیگری باشد و به هنگام دیدن عکس معشوق به آن فرد دیگر فکر کند، درست همان بخشهای مغزی به رنگ روشن درميآید.
به این ترتیب نميتوان نتیجه قطعی گرفت که با ام آر ای مغز ميتوان عشق دیوانهوار فرد به معشوق را تخمین زد. به گفته دکتر بارتلز هر چند احساس در پی فرایندهای فیزیولوژیکی به وجود ميآید، اما این فرایندها نميتوانند به طور کامل عشق را تعیین کنند.
هورمونها، موتور عشق
قوه محرک عشق را شاید به درستی بتوان هورمونها دانست، هرچند که با این حال نميتوان به تنهایی از یک یا دو هورمون معین و تغییرات آنها سخن گفت. در ارگانیسم بدن انسان سیستم کنترل هورمونی به هم پیوسته اســت به طوری که هر تغییر بر روی کل سیستم تأثیر ميگذارد.کریستوف کک، پژوهشگر آلمانی، عاشقی را یک “احساس اســترس مثبت” توصیف ميکند که در آن بیش از همه غده تیروئید و هورمونهای جنسی و اســترس دخیل هستند.
دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که احساس عشق دیوانهوار به طور میانگین تنها ۷ ماه طول ميکش
در موقعیتهای اروتیک غده هیپوفیز که در زیر مغز قرار دارد، هورمونی به نام اکسیتوسین را ترشح ميکند که از جمله در ایجاد انقباضات رحمی، تسهیل ورود اسپرم به رحم و نیز تحریک اندام جنسی نقشی مهم ایفا ميکند. اکسیتوسین به هنگام ارگاسم و نیز وضع حمل باعث انقباض عضلانی ميشود.
تا کنون تحقیقات متعددی در مورد ویژگیهای این هورمون که آن را “هورمون عشق”، “هورمون ارگاسم” یا “هورمون وفاداری” نیز مينامند، انجام شده اســت. این تحقیقات نشان دادهاند که اکسیتوسین موجب وابسته شدن و ایجاد احساس عشق و اعتماد میان دو نفر ميشود و آنها را به داشتن یک رابطه مشترک با دوام و داشتن فرزند ترغیب ميکند.
یکی دیگر از هورمونهای مطرح در زمان عاشقی، وازوپرسین اســت. این هورمون گردش شدیدتر خون در اندامهای جنسی را سبب ميشود و نیز کمک ميکند تا پس از ارگاسم فرد به خوابی عمیق فرو رود.
رنگ رخسار خبر ميدهد از سر درون
رنگ رخسار عاشق به خوبی از بیتابی درونی او خبر ميدهد. هنگام مشاهده معشوق یا چیزی مرتبط با وی، تصویر به مغز عاشق مخابره و در آنجا آنالیز ميشود. پس از آن مغز پیامهایی را به رگهای خونی در صورت ميفرستد که موجب شل شدن عضلات آنها ميشود.
به این ترتیب مویرگها منبسط شده، خون بیشتری در آنها به جریان ميافتد و در نتیجه صورت قرمز ميشود.عرق کردن کف دستها نیز یکی دیگر از نکات جلب توجهکننده اســت. مغز پیامهایی را به غدد عرق به ویژه در ناحیه زیربغل و کف دستها ميفرستد تا عرق بیشتری تولید کنند. این واکنشها به گفته دکتر کریستان زاندر، متخصص پوست، به هنگام تحریکات ذهنی در زمان دلباختگی متداول هستند.
وقتی عشق چشم آدم را کور ميکند
اینکه قدیميها معتقد بودند، عشق انسان را کور ميکند، ظاهرا بدون حکمت نبوده اســت. پژوهشهای علمی نشان دادهاند که عاشق شدن واقعا چشم انسان را بر کم و کاســتیهای معشوق ميبندد.تیم پژوهشی دکتر آندریاس بارتلز دریافتند، زمانی که انسانها به کسانی که عاشقشان هستند، مينگرند مدارهای عصبی که در حالت معمول با ارزیابیهای انتقادی از دیگران مرتبط هستند، غیرفعال هستند.
“عشق تنها سه سال طول ميکشد”
آنهایی که طعم عاشق شدن را چشیدهاند، ميدانند که این مرحله پر تب و تاب، مدت زمان محدودی دارد.دکتر هلن فیشر، انسانشناس و نژادشناس آمریکایی، که از وی به عنوان یکی از مشهورترین محققان پدیده عشق در جهان نام ميبرند، به همراه همکارانش آرتور آرون و لوسی براون، سالها پیش به این نتیجه رسیدند که احساس “عشق دیوانهوار” به طور میانگین تنها ۷ ماه طول ميکشد. پس از گذشت این زمان بالا و پایین رفتنهای هورمونی آهسته کاهش ميیابد. نتیجه آنکه دورانی آغاز ميشود که پیوند میان زن و مرد قوی شده و آنها وارد رابطه با یکدیگر ميشوند. هورمونها در این زمان به حد نرمال خود نرسیدهاند اما مثل قبل نیز فعال نیستند.
با توجه به تئوریهای تکامل، اعتقاد بر این اســت که احساس جذابیت بین ۶ ماه تا ۳ سال عمر دارد که زمانی کافی اســت برای این که مرد در کنار زن بماند. این زمان لازم اســت تا زن بتواند باردار شده، وضع حمل کرده و نیازهای اولیه نوزاد را برآورده کند.
عشق آمیزهای از عملکرد ناقلان عصبی، هورمونها، رفتار و تجربه اســت. دکتر بارتلز تأکید ميکند که تنها اقلیت کوچکی از انسانها برای تمام عمر در کنار شریک زندگیشان باقی ميمانند.این عصبشناس کالج دانشگاهی لندن هیچ دستورالعمل خاص علمی را برای طولانیتر کردن تاریخ مصرف عشق نميشناسد.
مطالب بیشتر:
عشق واقعی حتما این ۱۲ نشانه را خواهد داشت
با ۱۰ نشانه عشق دروغین آشنا شوید