تفاوت بین عشق و هیجان در یک رابطه چیست؟
تفاوت بین عشق و هیجان در یک رابطه چیست؟
خیلی از اوقات در یک رابطه قرار می گیریم و فکر می کنیم که عاشق شده ایم اما در اصل این یک احساس هیجانی بیش نیست، و گاهی هم برعکس. «عشق» یکی از بهترین احساساتی است که بشر ميتواند در زندگی خود تجربه کند. با عشق ميتوان هر ناممکنی را ممکن کرد و تقریبا همه تلاش بشر در زندگی به عشق ختم ميشود.
حتی سیاستمدارها و اشخاص نظامی که تصور ميشود باید کمترین احساسات را داشته باشند نیز در مقابل عشق و عاطفه به زانو مينشینند و هیچ انسانی را گریز از آن نیست. اما این حس عمیق و ستودنی گاهی با هیجانات کوتاه مدت اشتباه گرفته ميشود. وقتی شما فردی را برای نخستین بار ميبینید و با یا بدون دلیل خاصی قلبتان برایش ميتپد و تمایل دارید هر لحظه در کنارتان باشد و مدام با حرفهایش و حسهای زیبایش غرق در لذتتان کند، شاید تصور کنید که عاشق شدهاید.
اما این امکان نیز وجود دارد که گرفتار هیجان شده باشید که دوام چندانی ندارد و پس از مدت زمان کوتاهی حباب علاقهتان خواهد ترکید و دست آخر، بدون چشیدن مزه واقعی «عشق» از شریک عاطفی خود جدا خواهید شد. این را باید بدانید که انسانها در نخستین ملاقاتهای خود با کسی که احساس ميکنند بسیار دوستش دارند،
بهشدت تحتتاثیر تفکرات احساسی و رمانتیک هستند و نميتوانند بسیاری از واقعیتها را آنطور که باید ببینند. اما بدون شک هیچکدام از ما دوست نداریم تا هیجانات مقطعی داشته باشیم و اغلب بدنبال یافتن عشقهای پایدار و لذتهای ماندگار هستیم. بنابراین، برای آغاز کردن یک رابطه سالم احساسی لازم است هیجان را از عشق بشناسید و بتوانید این دو احساس را از هم تمیز دهید.
بطور مثال، اگر شخص موردعلاقه شما در همان ابتدای آشنایی با توجهات بسیار زیاد و هدایای مختلف شگفتزدهتان ميکند، خیلی خوشحال نباشید زیرا این افراد عموما قصد دارند این توهم را در ذهنتان ایجاد کنند که شما مناسبترین جفت را برای عاشقی کردن یافتهاید و بهتر از او دیگر در جهان وجود ندارد.
اما پس از اینکه حسابی احساسات شما را درگیر خود ميکنند، چهره دیگری از خود را نمایان کرده و شما ميمانید و تجربههای سخت و دشوار. این روشی است که اغلب خودشیفتهها برای تحتکنترل داشتن شریک عاطفی خود انجام ميدهند زیرا به این طریق، فرد مقابل برای جلب توجه عشق خود (همان فردِ خودشیفته) دستبههر کاری ميزند تا همان انسان مهربان و دوستداشتنی که در ابتدای رابطه دیده بود را دوباره بدست بیاورد.
عشق به معنای احترام گذاشتن به حریم شخصی طرف مقابل است
همیشه در دسترس بودن و حضور دایمی در ابتدای رابطه ميتواند نشانه هیجان باشد. البته خیلی مجذوب شدن لزوما نشانه این نیست که طرف مقابل انسان سواستفادهگر یا محدودکنندهای خواهد بود. اما نشانهی چندان خوبی هم بشمار نميرود و باید با احتیاط بیشتری با او مواجه شد. «روبرت والراند»، روانشناس و نویسنده کتاب «روانشناسی هیجان: مدل دوگانه» در این رابطه گفته: هیجانات شدید و امیال قوی بیشتر از اینکه برای یک رابطه مفید باشد، تهدید محسوب ميشود. وقتی فردی عاشق شما باشد، به شما اطمینان دارد. فرد عاشق همیشه دوست دارد که معشوقش خودِ واقعیاش باشد و برای تغییر دادن او کاری نميکند.
همچنین عاشق برای خوشحالی معشوق از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد که مهمترینش حفظ حریم شخصی و باقی گذاشتن مقداری فاصله است تا فرد تنهایی و فردیت خود را نیز به موازات عشقش داشته باشد. اما در مقابل، فردی که از روی هیجان و نه عشق عمیق در رابطه با شماست، بسیار حسود و تملکگرا خواهد بود.
این افراد عموما درکی از این موضوع ندارند که طرف مقابل آنها یک انسان بالغ است و حق انتخاب و قدرت تشخیص دارد. از اینرو، فرصت استقلال به شریک عاطفی خود نميدهند و بههیچ عنوان هم دوست ندارند بدون اطلاع آنها عشقشان با فرد دیگری کوچکترین ارتباطی داشته باشد. انسانهای هیجانزده همیشه حس ناامنی دارند و دلواپس این هستند که معشوقشان آنها را دوست نداشته باشد یا سراغ فردی دیگری برود.
این افراد بهشدت تدافعی و کنترلگر هستند و اغلب مواقع رنجیدهخاطر و ناخشنود بهنظر ميرسند. به همین دلایل است که زنانی که با مردان هیجانزده و مشتاق در ارتباط هستند، اغلب از رابطه ناخوشایند خود شکایت دارند. باید بدانید که اگر در ابتدای یک رابطه عاطفی هیجانزده هستید و حس پروانهای دارید، کاملا نرمال است زیرا فردی را یافتهاید که احساسات بسیار خوب و انرژیهای مثبتی به قلبتان جاری ميکند. اما اگر پس از چندین ماه همچنان توان تمرکز روی کار خود را نداشتید و دوستان و خانواده خود را نادیده ميگرفتید تا همه وقت خود را صرف شریک عاطفیتان کنید، باید این هشدار را بدهیم که در یک رابطه کاملا ناسالم قرار دارید.
«جاناتان مارشال»، روانشناس و کارشناس رابطه در این رابطه گفته: هر وقت کسی عاشق ميشود طبیعی است که برای مدتی همه زندگی و حواس خود را روی معشوق و رابطه جدیدش بگذارد. اما اگر این توجه و اشتیاق بهگونهای باشد که فرد را از دیگران جدا کرده و از اجتماع، دوستان و خانواده گریزان کند، بدون شک او در مسیر نادرست گام برميدارد
و این رابطه ناسالم در زمانی نهچندان دور چهره زشت و ناخوشایند خود را به شما نشان خواهد داد. او همچنین اعتقاد دارد وقتی شما همه زندگی و حواس و توجه خود را به یک فرد واحد در زندگی معطوف ميکنید و برای خاطر او حتی از خانواده و دوستان دور ميشوید، باید بدانید که یک جای کار ميلنگد.
درست است که عشق نوعی جنون خفیف با خود بههمراه دارد و بهواسطه آن همه فعالیتهای معشوق برای عاشق لذتبخش، زیبا و جذاب خواهد بود اما اگر این اشتیاق و اینگونه احساسات زیاد از حد باشد، تعادل زندگی افراد را به مخاطره خواهد انداخت و نشانهی واضحی از یک رابطه ناسالم و مسموم است.
شما نميتوانید معشوق را همچون خدا روی زمین بدانید و او را بپرستید. اینها نشانه هیجانزدگیهای مقطعی است و امکان دارد پس از مدتی فروکش کند. شدت احساسات عاطفی زنگ هشداری برای هر دو طرف خواهد بود و بنابراین، تصور نکنید اگر نميتوانید یک لحظه را بدون عشقتان و خبر گرفتن از او سر کنید، پس خیلی عاشق هستید. درست برعکس، اینها نشانه هیجان و رابطه ناسالم و مقطعی است.
مطالب بیشتر:
علامت های عشق و دلدادگی در افراد را بشناسید
معجزه عشق و عاشقی در افراد و مطالب جالب درباره آن
دلایل سست شدن رابطه ها در دنیای امروزی