اینستاگردی با یاس سلطان رپ فارسی
یاس خواننده ای که همیشه محبوب و همیشه در اوج بوده ، یاسر بختیاری درد مردم را به خوبی می داند و آن را درک می کند ، شعرهای یاس از اجتماعی گرفته تا عاشقانه همگی معنا دارند ، عشق دارند ، مفهوم دارند طوری که وقتی موزیک را گوش می کنیم تمام وجودمان همراه با یاس می شود. یاس برای دختران خیابانی خواند ، برای بچه های شین آباد خواند ، برای بچه های طلاق خواند ، برای جوانان تحصیلکرده بیکار خواند ، یاس برای همه ما خواند. سبک رپ یاس واقعا قابل تحسین و بی نظیر است و ما به احترام این خواننده تمام قد می ایستیم و او را ستایش می کنیم. در ادامه اینستاگردی سایت نیک شو را با یاس می بینید.
با احترام به یاس
برادر
کاسبی
بَشیر
Orange County 2013
Photo: Shahin Safa Nezhad
ما
عمری که رفت در راهی که ساخته شد
حافظ یا تیمور لنگ؟
موسیقی یا شیپور جنگ؟
با رپ میشه دنیا رو تکون داد
دستِ بَسته جلو قُلدُر
مملکتِ گُل و قُلقُل
پشت صحنه فعّال و راضی
/قسمت دوم
تو وب فارسی آثار ادبی زیادی وجود داره که صرفاً برای انتشار در فضای مجازی تألیف شده. از این دسته آثار میشه به داستانکها، رمانها و اشعاری که تو شبکههای اجتماعی، وبسایتها و وبلاگها منتشر میشه اشاره کرد.
اگه یه نگاه اجمالی به آثاری که اشاره کردم داشته باشید متوجه میشید که تو اونها از ظرفیتهای موجود بهصورت «تمام و کمال» استفاده نشده و همون ساختاری که در آثار «چاپی» وجود داره، در این آثار رعایت میشه؛ ولی ما دنبال چنین چیزی نیستیم. قراره ما به جریان جدیدی هویت بدیم که آثار رو بهصورت اختصاصی برای «فضای مجازی» تولید میکنه؛ تا جایی که اون اثر ادبی خارج از «دنیای دیجیتال» قابلارائه نباشه!
تو فضای مجازی و دنیای دیجیتال ما با محدودیتهایی که در سیستم چاپی وجود داره مواجه نیستیم و قصد داریم از این «نبود محدودیت» تا جای ممکن استفاده کنیم. شاید بشه بخشی از این جریان رو تو این جمله خلاصه کرد «هنر دیجیتالی که بِیس و پایهی اون ادبیات باشه» شاید بشه با این جمله هم تکمیل کرد این بخش از قضیه رو «استفاده از پتانسیل چندرسانهای موجود برای ایجاد فضایی جذابتر که اثر برای مخاطبِ کم حوصله و پرمشغلهی امروزی جذابیت بصری و مفهومی بیشتری داشته باشه؛ مخصوصا وقتی خودش در خلق اثر شریک باشه!»
البته لازم میدونم به این نکته اشارهکنم که این جریان فقط در تلفیق هنر دیجیتال و ادبیات خلاصه نمیشه و مسلمه که در محتوا و فرمِ خودِ متنِ ادبی هم باید تغییراتی حاصل بشه تا یه اصل منسجم در خلق و ارائهی اثر شکل بگیره. متأسفانه گاهی دیده میشه در بعضی آثار با استفادهی غیراصولی از عناصری که هیچ ربطی به هم ندارن، در کنار هم، اثر یکچیز آبکی از آب در میآد! دقیقاً همینجاست که بحث هویت پیدا کردن جریان یه مورد حیاتی میشه.
رپ فارسی رو مثال میزنم تا راحتتر عمق قضیه رو درک کنید. به نظر من کمتر کسی میتونه ادعا کنه که میدونه جرقهی اول رپ فارسی کجا زده شده؛ ولی تقریباً همهی مخاطبهای حرفهای میتونن «هویت اصیل رپ فارسی» رو با کمی تفاوت دیدگاه بیان کنن؛ البته اختلافنظر در مورد اشخاص و تاثیرشون ممکنه وجود داشته باشه ولی کسی نمیتونه وجود هویتی که رپ فارسی رو تا اینجا هدایت کرده منکر بشه. همین هویته که گفتآواز رو پس میزنه و اون رو معرف رپ فارسی نمیدونه. این مثال رو فقط زدم تا اهمیت هویت دادن به یه جریان هنری براتون روشن بشه. بااینحساب باید دنبال راههایی بود برای هویت دادن به این جریان جدید تو ادبیات فارسی.
نویسنده: محمد روشنیان
مغز درگیر کاره
هنر زیرزمینی، پذیرای هر اثر، سبک و جریان هنریه که تو ساختارهای تعریف و پذیرفتهشده توسط جامعهی هنری – تا زمان تولد جریان جدید- نمیگنجه. وقتی بحث نوآوری و ساختارشکنی به میون میآد؛ ممکنه افراد و جریانهای زیادی با اون مقابله کنن؛ اعم از منتقدهای هنری، هنرمندهای جریانهای مسلط، رسانهها و …
منظور این نیست که هر چیزی بهاصطلاح «غیر مجاز» باشه رو میشه زیرزمینی دونست؛ زیرزمینی بودن یه منش و نگرشه که باید هنرمند زیرزمینی به اون پایبند باشه. اینکه چه آثاری در زمره این جریان قرار میگیرن یا اصلاً هنر زیرزمینی چیه موضوع بحث ما نیست.
نکتهی آخری که باید بگم و از بحث هنر زیرزمینی بگذرم، علت این مسئله هست که چرا یه هنرمند با تمام ضررهایی که ازنظر اقتصادی و حرفهای بهش وارد میشه؛ حاضره آثارش رو بهصورت زیرزمینی منتشر کنه. موضوع اصلی از «تحمیل نظر» شروع میشه. اینکه هنرمند زیرزمینی حاضر نیست تحمیل نظر هیچکسی رو بپذیره و علتش هم کاملاً واضحه؛ نمیخواد با پذیرفتن این تحمیل نظرها به «هویت» و «اصالت» چیز جدیدی که دنبالشه ضربه وارد کنه.
ادبیات و بهخصوص «هنر داستان نویسی» هم از این قاعده مستثنی] نیست[. دقیقاً بحث ما ازاینجا شروع میشه. البته لازم میبینم داخل پرانتز این نکته رو هم ذکر کنم که ما قرار نیست حتی از ادبیات زیرزمینی حرف بزنیم بلکه قراره از جریان نو و جدیدی حرف بزنیم که در ادبیات وجود داره و تنها از طریق انتشار زیرزمینی و مستقل آثار قابل رشد، پیشرفت و هویت پیدا کردن هست. اگر بخوام براتون موضوع رو بازکنم باید موسیقی رپ و راک تو ایران رو مثال بزنم که بخش عظیمی از هردوی این سبکها دارن بهصورت زیرزمینی ارائه میشن ولی هر کدوم با تمام نقاط مشترکشون، تفاوتهای عمدهای باهم دارن که بهطورکلی، این سبکها و اجتماعی که تشکیل دادن رو از هم تفکیک میکنه.
همهی هنرمندها و جریانهای هنریِ پیشرو در همه جای تاریخ هنر تو دنیا، در کنار نوآوری و ساختارشکنی در فرم و محتوا که لازمهی هنر «آوانگارد» و پیشرو هست؛ به نکتهی مهم دیگهای هم نیمنگاهی داشتن که اون توجه به «ظرفیتهای موجود» هست.
این ظرفیتها از همه نظر بررسی شده؛ مخصوصاً توجه به امکاناتی که اون زمان وجود داشته. مهمترین امکانی که ما داریم و پیشینیان ما تو هنر نداشتن «تکنولوژی» به تعریف امروزی هست. اینترنت، شبکههای اجتماعی، رایانه، تلفنهای هوشمند و … چیزی که ما دنبالشیم و بهزودی توضیحات بیشتری در موردش ارائه میدیم استفاده از تمامی پتانسیلهای موجود در این زمینه برای خلق و هویت دادن به یه جریان هنری جدیده. محمد روشنیان.
یاس
موئر
بند ناف تا خط صاف
از رادیو جوان
لِیبِل: رادیو جوان و فریاس ضرباهنگ: فربد عرش
میکس و مسترینگ: شروین رادفر
اعصاب بیست سال دیگه رو الان دارم از بدن خودم مُساعده می گیرم
بِکوب
بنیاد ملی علوم #آمريكا مشهور به NSF، یک سازمان دولتی در كشور ایالات متحدهٔ آمریکا است که در جهت ساماندهي يك سيستم پژوهشي #صنعت محور در دانشگاه ها و موسسات آموزشي خصوصي و دولتي آمريكا از ۱۹۵۰ تا کنون در ترسيم و تبيين قوانین و #سیاست های رسمی علمی در ايالت متحده آمريكا، نقش بنيادي ایفا کردهاست.
این سازمان از تحقیقات بنیادی و آموزش در همهٔ زمینههای علمي و #مهندسي (به غیر از علوم پزشکی) حمایت مالي و اعتباري میکند و به نوعي مغز متفكر #مديريت علمي آمريكا محسوب ميشود.
بودجه اين سازمان سالانه چيزي حدود ٨ ميليارد دلار آمريكاست كه بخش عظيمي از فانديگ و بورسيه دانشجويان #دانشگاه هاي آمريكا را تامين مي كند.
.
ديروز در حال مطالعه چشم اندازهاي پژوهشي جديد اين سازمان بودم كه با يك مقاله كوتاه جالب مواجه شدم.
.
اگه دوست داريد بدانيد از سال ٢٠٠٥ تا ٢٠١٥ چه تعداد از دانشجويان مهاجري كه از كشورهاي مختلف وارد آمريكا شدند ، به كشور خودشان بازنگشتند، عكس را ببينيد.
.
طبق آمار رسمي منتشر شده در سايت NSF، ايرانيها رتبه #اول را مال خود كرده اند و حدود ٩٥ درصد ايرانيهايي كه وارد آمريكا شدند، ديگر به كشور خود باز نگشتند.
آن هم ايرانيهاي دانشجو كه از جمله نخبگان و تراز اول هاي علمي در ايران بوده اند كه توانسته اند با رزومه خوب خود در دانشگاه هاي آمريكا، بورسيه دريافت كنند.
.
يعني از هر ده نفر، نصف نفر به كشور باز گشته. نصف نفر يعني نفري كه به هر دليلي نتوانسته در آمريكا بماند (مسايل خانوادگي، وابستگي هاي شخصي، فوت اقوام، مشكلات مالي…) و در حالتي به ايران بازگشته كه نصف خود :قلب خود (احساسش) يا مغز (فكرش) را در آمريكا جا گذاشته.
.
اين يك #هشدار جدي به سيستم #مديريتي ايران است كه بيشتر به فكر هم افزايي فاكتورهاي نخبه سالاري در #ايران باشد، در غير اين صورت مطمين باشين #بحران آينده كشور ، حتي #انرژي نخواهد بود بلكه فرار مغزها ست.
من واقعا شوكه هستم چرا هيچ قدمي در زمينه ايجاد انگيزه و اميد به جوانان برداشته نميشود. انگار مسولين در خوابند ، فارغ از تمام مسايل سياسي، نخبگان جزو سرمايه هاي ملي كشور هستند و ما خيلي راحت داريم اين سرمايه را با ارزان ترين قيمت به ساير كشورها ميفروشيم، و از نخبگاني هم كه به اميد سازندگي ايران مانده اند، حمايتي نمي كنيم!
.
تاثير اين فاكتور بر حال و روز كشور ، خيلي واضح است. وقتي كشور از نخبگان خالي شود، ديگر مغز متفكري نخواهيم داشت تا مشكلات مردم از اقتصاد تا فرهنگ را خوشفكرانه سامان دهد.
پوست شهرو جلو همه میکَنَم/اون زیر پره از مغز بی هدف
عکس از زیبا سیاح
قسمت سوم
محمد روشنیان: هر جریان هنریِ نوپا، برایاینکه معرفی بشه و در امتداد این معرفی شدن، هویت و اصالتِ خودش رو پیدا کنه، نیاز به «نیروی انسانی» داره. این نیروی انسانی متشکل از تولیدکنندهها و پایهگذارهای ابتدایی و مخاطبهای آگاه و حرفهایه؛ که بهصورت زنجیروار به هم متصل هستند.
همونطور که تو رپ فارسی، ابتدا رپکنها این قضیه رو شروع کردن و در امتدادش، مخاطب با درک و بالا بردن آگاهیش نسبت به آثار، به همهگیر شدنش کمک کرد. هرکسی که در این جریان حتی بهاندازهی درک شخصی خودش حرکتی کرده باشه، در حرکتِ روبهجلوی رپ فارسی دخیل بوده؛ پس اگه ما این مباحث رو فقط در حد «حرف» مطرح کنیم و اثری خلق نشه و یا اثری خلق بشه و همراهیِ مخاطب نباشه؛ نمیشه انتظار پیشرفت از این جریان جدید تو ادبیات فارسی داشت. دقیقاً مثل این میمونه که یکی میاومد میگفت میشه رپ رو فارسی خوند و این راهشه و تا الآن هم فقط یه «نظریه» میموند و هیچ «کنشی» اتفاق نمیافتاد. اگه خلق اثر نبود؛ چیزی به نام رپ فارسی به شکل امروزی وجود نداشت. این مثالهای مربوط به رپ، برای این مطرح میشه که یه نمونهی زنده برای درک بهتر اهمیتِ تولید محتوا، تو بحثمون حضور داشته باشه.
با این تفاسیر، بهتره قبل از اینکه ببینیم چیکار باید کرد، بهصورت تیتروار مرور کنیم که چه کسانی میتونن تو پیشرفت این جریان جدید تو ادبیات، کمک کنن و تأثیرگذار باشن؛ تا اگه کسی فکر میکنه میتونه تو این قضیه مفید واقع بشه، یه برنامه برای خودش داشته باشه و از این به بعد، این مبحث رو جدیتر دنبال کنه. نویسندهها، گرافیستها، عکاسها، برنامهنویسها، نقاشها، خوشنویسها، مدیران رسانههای اینترنتی، گویندهها، توسعهدهندههای وب، فعالین حوزه تئاتر، سینماگرها و بهطورکلی هرکسی که میتونه در تولید بخشی از یک محتوای چندرسانهای نقش داشته باشه، میتونه مفید واقع بشه. هر کدوم از این اقشار، طبق فضا و نیازی که وجود داره میتونن تو این جریان فعالیت داشته باشن.
در آخر هم میمونه نقش مخاطب. هیچ جریانی وجود نداره که بدون حضور مخاطبهاش به نتیجه برسه؛ این مخاطبه که درنهایت با درک کردن، حمایت و آگاهی بخشیدن به دیگران به هر جریانی هویت میده.
عَرش
موئر
به نامِ
از #راديوجوان
ضرباهنگ: یوج
میکس و مسترینگ: شروین رادفر
طراحی کاور: ایمان شاهبنده
لِیبِل: فریاس
قسمت چهارم
اگر مروری بر #تاریخ کشور عزیزمان #ایران داشته باشیم، بیگمان به نام #شعرا و #نویسندگان بزرگی برمیخوریم که افتخارآفرینان بیهمتایی در عرصهی #فرهنگ و #هنر برای کشورمان بودهاند. فارغ از اسامی و شخصیتها، #ادبیات همیشه در عمیقترین لایههای #فرهنگی و #اجتماعی ما #ایرانیان حضور داشته و این حقیقت برای هیچ عقل سلیمی قابلانکار نیست.
اکنون قصد داریم با احترام کامل به تمام عزیزان فعال در این حوزه و جریانهای موجود در آن، #جریان جدیدی #خلق کرده و به آن #هویت دهیم. جریانی که قصد دارد با استفاده از #پتانسیل موجود در دنیای مجازی و همچنین «#تلفیق ادبیات و محتوای #دیداری و #شنیداری» جذابیت بیشتری برای مخاطب ایجاد کرده و راهی نو برای «انتقال #مفاهیم» بیابد.
در این جریان، «قرار نیست» متن از «ساختار #ادبی» خود خارج شده و نقشی مانند فیلمنامه یا نمایشنامه بازی کند؛ بلکه #نوشتار، «خودِ #اثر» است و #مخاطب هم مستقیماً «#متن» را میخواند. درواقع با تولید «اثری #چندرسانهای» که بخش اصلی آن «ادبیات» باشد، میتوان به «ساختاری جدید» رسید؛ «#تولید آثاری با این ساختار» از سوی «#هنرمندان و گروههای #هنری» مختلف، اولین چیزی است که «جریان جدید در ادبیات #فارسی» برای «هویت پیدا کردن» به آن نیازمند است.
متن و طرح: #محمدروشنیان
نکته: برای خلق طرح گرافیکی این پست، به دلیل مرتبط بودن مفاهیم، از یک طرح رایگان موجود در اینترنت نمونهبرداری شده است.
یاس
موئر
لیبل: رادیو جوان و فریاس
نماهنگ “بند ناف تا خط صاف”
به کارگردانی “احمد پارسا”
از #راديوجوان
مدیر تولید: سجاد ترابی
بازیگران: رضا اخلاقی راد
رسول علیپور
دنسر ها: ناصر اِدی
عرفان فلاحی
ضرباهنگ: فربد عرش
میکس و مستر: شروین رادفر
دم داش رضا اخلاقی گرم که در این ویدیو ما رو همراهی کرد.
ممنون از علیرضا صفایی
کاوه صدقی
فربد عسلی
و اشکان شریفی
امید که باب ميل باشه
تبدیل
مــــــوئـــــــــر
شُل
نهایتاً: یاس
موئر
لیبل: رادیو جوان و فریاس
نماهنگ “بند ناف تا خط صاف”
به کارگردانی “احمد پارسا”
از #راديوجوان
مدیر تولید: سجاد ترابی
بازیگران: رضا اخلاقی راد
رسول علیپور
دنسر ها: ناصر اِدی
عرفان فلاحی
ضرباهنگ: فربد عرش
میکس و مستر: شروین رادفر
MoeR
Middle East
Available on #Radiojavan
Label: FARYAS
Produced by: Youj
Mix & Mastering by: Shervin Raadfar
کلّی انگیزه دارم، کِیف کوک
با کلیک روی لینک زیر به اینستاگرام یاس برید :
مطالب بیشتر: