افراد خودشیفته چه خصوصیات رفتاری دارند؟
افراد خودشیفته چه خصوصیات رفتاری دارند؟
خودشیفته بودن خصوصیتی است که دیگران را آزار می دهد و افراد خوش شیفته معمولا پس از مدتی تنها می شوند. امروز به شما خصوصیات بارز این افراد را خواهیم گفت. شاید شما هم با افراد خودشیفته در زندگی خود روبهرو شده باشید. شاید شما هم علاقمند باشید ویژگی افراد خودشیفته را بدانید یا شاید دوستی را میشناسید
که هر موضوعی در هر گفتوگویی را به سمت خودش هدایت میکند. شاید شما هم یک همکلاسی داشته باشید که همیشه در مورد جدیدترین و بهترین چیزهایی که دارد با تکبر حرف میزند. شاید یکی از افراد خانواده شما هم فکر میکند که در هر زمینهای از شما جذاب تر و باهوش تر و بطور کلی بهتر از شما است.
زندگی کنار افراد خودشیفته واقعا دشوار است
اما برخی اوقات علائم و نشانههای خودشیفتگی تا اندازهای متنوع تر است. برخی اوقات چندان هم که در توصیفهای مربوط به این افراد در رسانههای مختلف میبینید این نشانهها چندان واضح و آشکار نیستند. و این احتمال هم وجود دارد که اگرچه اختلال شخصیتی خودشیفتگی در فردی بصورت بالینی شناسایی نشده باشد اما برخی از ویژگیهای مربوط به خودشیفتگی در فرد مشاهده میشود که در این شرایط خودشیفتگی بهتدریج تاثیری جدی و منفی بر روابط و زندگی روزمره افراد خواهد گذاشت.
کیت کامبل- یکی از پژوهشگران حوزه خودشیفتگی و همچنین یکی از نویسندگان مشترک کتاب ” اپیدمی خودشیفتگی: زندگی در عصر برخورداری“- میگوید: مردم مثل یک زنجیره هستند و طیفی از خودشیفتگی در میان آنها وجود دارد. بیشتر آنها دچار خودشیفتگی میانه هستند و شدت خودشیفتگی در برخی از آنها بیش از سایرین است.
آیا وقتی شما به افرادی فکر میکنید که هر روز با آنها در ارتباط هستید- فرقی نمیکند که دوست باشد یا شریک عاطفی شما یا همکارتان- یکی از این هشدارها در گوشتان به صدا در میآید؟ اگر اینچنین است، پس شما هم با یک فرد خودشیفته در ارتباط هستید.
۱. افرادی دوست داشتنی هستند- حداقل در نخستین نگاه
افراد خودشیفته در نخستین برخورد عالی دیده میشوند؛ افرادی با شخصیت، خوش سیما و کاریزماتیک و به همین دلیل است که در مصاحبههای کاری عملکرد بسیار خوبی نشان میدهند.
کامبل میگوید: اغلب نخستین تصویری که از یک فرد خودشیفته میبینید تصویری بسیار مثبت است اما در طولانی مدت این تصویر منفی تر میشود و به همین دلیل هم شما حیرت زده میشوید. مثلا ناگهان میگویید: ” خدای من! این همون آدمی هست که من استخدام کرده بودم؟ انگار که الان با یک آدم دیگه روبهرو هستم.”
۲. همیشه مغرور و پرهیاهو نیستند بلکه بعضی از آنها آرام و خجالتیاند
اگرچه وقتی صحبت از افراد خودشیفته میشود معمولا افرادی پرهیاهو و مغرور و ازخود راضی را تصور میکنیم اما بعضی از افراد خودشیفته هم انسان هایی آرام و کم حرف هستند. دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه ایالتی آیووا توضیح میدهد که درواقع دو حالت برای خودشیفتگی وجود دارد: خودشیفتگی بزرگ نما و عالی نما که در این حالت تظاهر و تکبر و غرور توسط فرد خودشیفته نمایش داده میشود و خودشیفتگی خجالتی که در آن فرد رک و بیمحابا گفتوگو نمیکند یا رفتاری بوقلمون گونه از خود نشان نمیدهد بلکه در گوشهای مینشیند و رویای روزی را در سر دارد که برای او از راه میرسد و دیگران به او غبطه خواهند خورد.
این به معنای آن نیست که افراد خودشیفته همیشه پرهیاهو یا خجالتی هستند. در بیشتر مردم علائم و نشانههای هر دو نوع خودشیفتگی پرهیاهو و خجالتی دیده میشود. ما علاقمند هستیم که همه افراد خودشیفته را در یک گروه قرار دهیم اما هنگامی که به ویژگیهای شخصیتی این افراد نگاه میکنیم تفاوت هایی اساسی را در آنها مشاهده میکنیم.
۳. افراد خودشیفته معمولا در نقش رهبران مجموعه دیده میشوند
افراد خودشیفته خواستار رهبری هستند و اغلب به این دلیل در جایگاه رهبران جوامع و گروهها دیده میشوند. آنها لزوما رهبران بهتری نیستند اما میخواهند که اینگونه باشند و احتمالا هم در این جایگاه باقی میمانند.ویژگی افراد خودشیفته ۴: آنها همیشه موضوع گفتوگو را به سمت خودشان هدایت میکنند
شما گفتوگویی را درمورد وضعیت بیماری خود با یک فرد خودشیفته آغاز میکنید و طولی نمیکشد که او را میبینید که در حال صحبت کردن در مورد ماشین جدید خودش است.
۵. همواره از نام افراد مشهور در گفتوگوهای خود استفاده میکنند
افراد خودشیفته برای اینکه نمایش بهتری از خودشان نشان دهند و بهتر به نظر برسند در صحبت هایشان از نام افراد معروف و برجسته استفاده میکنند.
۶. همه داستان هایی که یک فرد خودشیفته تعریف میکند روایت فتح و پیروزی نیست.
با این وجود، حتی در داستان شکستها و تراژدیهای آنها نیز رنگ و بویی از خودشایستگی و پیروزی دیده میشود.افراد خودشیفته معمولا به روایت داستان هایی در مورد خودشان میپردازند- برخی اوقات یک داستان را بارها و بارها تکرار میکنند- و بسیاری اوقات موضوع این داستانها نمونهای از استثمار یا شجاعتهای شخصی آنها خواهد بود. اما حتی هنگامی که موضوع داستان در مورد یک رویداد منفی است فرد خودشیفته هیچ تقصیر یا گناهی در جریان آن نخواهد داشت.
در واقع او در این داستان خود را یک قربانی عاطفی میداند و همیشه در مورد خودش به گونهای حرف میزند که دیگران او را درک نکردهاند یا ارزش و جایگاه او توسط دیگران شناخته نشده است. او در این داستانها به خودش اشاره میکند و اینکه چه انسان عالی و فوق العادهای است اما دیگران این موضوع را درک نمیکنند.
۷. آنها چیزهای زیبا و خوب را دوست دارند
در واقع منظور ما این نیست که همه افرادی که وسواس در خرید دارند یا همه افراد مادی گرا انسان هایی خودشیفته هستند یا اینکه همه افراد خودشیفته مبتلا به اختلال وسواس در خرید هستند اما یکی از ویژگیهای اصلی و برجسته خودشیفتگی میل به نشان دادن برخورداری از جایگاه و شان و مرتبهای بالا است که این معمولا با استفاده از اشیاء و مادیات انجام میشود.
به عنوان مثال، برخی اوقات یک فرد مبتلا به اختلال وسواس در خرید به شما میگوید که چیزی را با قیمت بسیار خوبی خریده است اما فرد خودشیفته در چنین موقعیتی بر فاخر بودن و برجسته بودن آن کالا در شرایطی خاص تاکید میکند. مثلا فرد خودشیفته به شما میگوید که چیزی را از برند فراری خریده است اما در مورد قیمت خوبی که در این معامله عاید او شده است حرفی نمیزند.
۸. برای افراد خودشیفته ظواهر همه چیز است
افراد خودشیفته لزوما جذاب تر از بقیه نیستند اما شدیدا به ظاهر خود اهمیت میدهند و بر جذابیتهای فیزیکی خود تمرکز ویژهای دارند. با این وجود، همه افرادی که به ظاهر خود اهمیت میدهند نیز افراد خودشیفتهای نیستند اما ناخن ها، موها و چهره آرایش شده میتواند نشانهای بر خودشیفتگی در فرد باشد.
ویژگی افراد خودشیفته ۹: دوستان زیادی در شبکههای اجتماعی دارند و هیچ عکس بدی از آنها در شبکههای اجتماعی نیست
افراد خودشیفته برای حفظ جایگاه و موقعیت خود از عکس هایی جذاب و شبکه هایی گسترده تر برای نمایش خود استفاده میکنند. تعداد دوستان این افراد در شبکه هایی مثل فیسبوک بیشتر از دیگران است.
۱۰. به شدت از انتقاد متنفر هستند
اگرچه هیچ فردی نمیتواند با صداقت تمام بگوید که از پذیرفتن انتقاد خوشحال میشود اما افراد خودشیفته حساسیت بیش از اندازهای در برابر انتقاد نشان میدهند.
۱۱.بهانه بهترین دوست یک فرد خودشیفته است
فرد خودشیفته تمایل دارد که شکلی خارجی به سرزنش و نکوهش بدهد و انگشت سرزنش را به سوی هر فردی به جز خودش نشانه میگیرد.افراد خودشیفته مهارت خوبی در بهانه آوردن دارند و مسئولیت اشتباهات خود را قبول نمیکنند.
۱۲. صفی طولانی از خرابی و ویرانی را پشت سر خود باقی میگذارند
آیا این فرد سابقهای از روابط و تجربههای کاری بد و ناموفق دارد؟ آن را یک پرچم قرمز در نظر بگیرید. به عنوان مثال، یک مدیر خودشیفته وارد شرکتی میشود، خرابی هایی را در آن جا بهوجود میآورد، آنجا را رها میکند و به جای دیگری میرود.درمورد روابط هم، خیانتهای یک فرد خودشیفته رابطه را خراب میکند و پس از آن وارد یک رابطه دیگر میشود.
۱۳: احتمال فریبکاری در افراد خودشیفته بیش از دیگران است
فرد خودشیفته به احساسات طرف مقابل خود اولویت نمیدهد و آنها را مهم تر از احساسات خود نمیداند. همچنین به هنگام دیدار با فرد دیگری وقتی او را مجذوب خودتان میبینید، عزت نفس بطور انکارناپذیری در شما تقویت میشود- حتی اگر آن فرد شریک یا دوست یا همراه شما نباشد. تاثیر مشترک این دو عامل موجب شیوع فریبکاری و خیانت در بین افراد خودشیفته میشود.
۱۴. برای افراد خودشیفته همه چیز شخصی است
شاید علائم خودشیفتگی و خودابرازی بویژه در بین افراد خودشیفته کم حرف و آرام وجود نداشته باشد اما درصورتیکه آنها شناسایی نشوند یا نتوانند راه خود را پیدا کنند، حالت هایی تدافعی و خشم واکنشی ظاهر میشود.اگر شما کاری را با یک فرد خودشیفته انجام دهید که آن را دوست نداشته باشد، از نظر او به معنای آن است که شما علیه او اقدامی کردهاید یا او را درک نمیکنید.
۱۵.هیچ نظر یا تصوری از وجود خودشیفتگی در خودشان ندارند
خودشیفتگی به نوبه خود نوعی شکنجه مضاعف است. علت تنها این نیست که شما مبتلا به اختلالی هستید یا اینکه باور دارید که بگونهای خاص تر از دیگران هستید بلکه به این دلیل که همان چیزها هستند که به شما اجازه نمیدهند مشکلات و مسائل درون خودتان را مشاهده کنید.
در بیشتر افراد خودشیفته خجالتی که علائم افسردگی یا اضطراب را تجربه میکنند، همان چیزهای دیگر به آنها انگیزه میدهد تا درخواست کمک حرفهای را با دیگران مطرح کنند.اما افراد پرهیاهو که احساس برتری نسبت به دیگران دارند یا به این دلیل که شاید موفقیت هایی ابتدایی و اولیه هم داشته باشند به احتمال زیاد در صدد درمان بر نمیآیند. این افراد با مشکلات بسیار زیادی روبهرو میشوند و از خودشان میپرسند” من احساس میکنم فرد فوق العادهای هستم، من میدانم که بینظیر هستم اما چرا همه من را ترک میکنند؟” و سپس تصمیم میگیرند تا خودشیفتگی خود را درمان کنند.
۱۶. شما دائم در حال ستایش و تملق از فرد خودشیفته هستید تا صلح و آرامش را در رابطه تان حفظ کنید
اگرچه بهترین راه برای مدیریت رابطه با یک فرد خودشیفته قطع پیوندها و فاصله گرفتن از او است اما شرایط خاص و ویژهای وجود دارد که هیچ راهی به جز تعامل با آن شخص ندارید. شاید این فرد خودشیفته یکی از اعضای خانواده شما یا شاید هم رییس شما باشد. در این موارد، چاپلوسی و ستایش بهترین راه برای جلوگیری از چالش است.
۱۷. عزت نفس در افراد خودشیفته پایین نیست
یک باور عمومی و رایج این است که افراد به شدت خودشیفته عزت نفس بسیار پایینی دارند اما این باور درستی نیست. مادامیکه خودشیفتگی را در یک جامعه معمولی در نظر میگیریم، میتوان گفت که این افراد از عزت نفس بالایی برخوردار هستند و میتوانیم بگوییم که احساس ناامنی عمیقی را تجربه نمیکنند. درواقع، افراد خودشیفته همواره از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند.
۱۸. خودشیفتگی در مردان بیشتر از زنان است
سطح خودشیفتگی در نسل هزاره فعلی بالاتر از نسلهای قبل در سنین مشابه است. میزان خودشیفتگی در برخی مشاغل یا فرهنگها بیشتر از سایرین است و به همین دلیل لزوم انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه وجود دارد.