پورتال اینترنتی سرگرمی، تفریحی، عکس، پزشکی، اس ام اس، آشپزی، نیک شو
  • صفحه نخست+
  • اخبار+
  • آرایش و زیبایی+
  • آشپزی+
  • اس ام اس+
  • سرگرمی و تفریحی+
  • دنیای مد و فشن+
  • رپرتاژ آگهی+
  • پزشکی و سلامتی+
  • کامپیوتر,اینترنت و موبایل+
  • زندگی بهتر+
  • مطالب گوناگون+
  • دنیای عکس+
  • مطالب جالب علمی+
  • گردشگری+
  • دین و مذهب+
  • دنیای خودرو+
  • اصطلاحات لاتی ایرانی ،رفاقتی ،زندان ،قدیمی

    مجموعه : مطالب گوناگون

    اصطلاحات لاتی ایرانی ،رفاقتی ،زندان ،قدیمی

    اصطلاحات لاتی ایرانی ،رفاقتی ،زندان ،قدیمی

    اصطلاحات مخصوص رفیق شیش ها و دورهمی های پسرونه و البته الان دخترونه و البته مشتی های زندونی که مبدع این کلمات هستن. این شما و این هم خفن ترین اصطلاحات کوچه بازاری ایرانی:

     

    تپل : دوست داشتنی !

    فطیر : خیلی

    گرخید : ترسید

    آجر :  1000 کیلومتر اون طرف تر از بی احساسی

    شوخی افغانی: شوخی در حد سکته

    زاق : ضایع

    سگ برگر : طرف غذایی خورده که دهنش بدجوری بو میده

    شاسی: قدبلند که بیشتر درمورد خانم ها استفاده میشه

    پیاز : خنگ

    شیمبل: جاسازی کردن

    بشقل : تغییر داده شده بقل

    گون (Gavan) :  نفهم

    گولاخ : آدم درب و داغون و نخراشیده

    تهران51: آدم دولتی کارمند

    ملی شد: همه فهمیدن

    میرزا مقوا: آدم لاغر و لق لقو

    اوپدیس کردن: صدای ضبط را تا آخر بلند کردن

    بی سیمچی رو زدن: وقتی موبایل آنتن نداره

    نبشی دادن: سوتی دادن

    اونجا هیچی آنتن نمیده: جاهای خیلی پرت

    سی جی: آدم خز موتور باز

    بدن کار: بدن ساز

    برو جلو بوق بزن: زیاد حرف نزن

    چمنتیم: چاکرتیم

    جیک ثانیه: زود

    دیفار: دیوار

    شاسی بلند: قدبلند

    قزمیت: آدم عقب افتاده

    آواکس: خبرچین

    آینه بغل اتوبوس: گوش های پهن و ایستاده

    ارجینال: اصیل منحصر به فرد

    جوات: بی کلاس

    جیرجیرک: پر حرف

    سازمان سنجش : کسی که زیاد می پرسد

    سفره الفقرا : روزنامه

    سیکیم خیاری : دیمی، بی برنامه

    داف : دختر با قر و قمیش

    داف بازی : دختر بازی

    دافی : دوست دختر

    درایوری : رانندگی کردن با مهارت رانندگی کردن

    درد کشیده طبیبه : کسی که درد و مرضی را گذرانده

    در دیزی باز بودن : وقت برای سو استفاده یا دزدی

    دستمالیسم : فرهنگ چاپلوسی

    دمبه : آدم خیلی تنبل

    دور سه فرمان : بسیار قاطی

    راه دادن : تحویل گرفتن

    راگوزتو ببند : خفه شو

    رَ دَ دَ : به پایان رسیدن

    روی آنتن رفتن : همه در جریان قرار گرفتن

    ریز دیدن : کوچک

    زارت : به سرعت

    خالتور : مجلس‌گرم‌کن

    آشغال کله: احمق

    آشغالانس: ماشین آشغالیهای جدید تهران که چراغ گردون هم دارند

    آمار دادن: نخ دادن -توجه کی را جلب کرن

    آویزون: کنه

    اخ کردن: پول رو سریع دادن

    اسدالله خان: تریاکی خفن

    اصغر آرنولد اینا (اکبر-محمد… آرنولد اینا): بدن سازی که جواد است

    ببند گاله رو: خفه شو

    ببو: انسان ساده لوح

    بخواب (بخواب لاحاف سرد شد): خفه شو

    بیریف: درست – ردیف

    جیگر: تیکه، دختر یا پسری که از لحاظ جنسی جذاب است. مترادفها: خش گوشت- مامان

    چکل: داف

    زید: دوست دختر، دوست پسر

    سنم: آشنایی

    گوشت: جیگر

    لاس خشکه: لاس زدن بی نتیجه

    مادر فولاد زره: زشت و بد هیکل در مورد داف

    مماس بودن: در ارتباط بود

    نیم رخ گوز فیثاغورث: استعاره از زشتی

    2.4/5 - (7 امتیاز)
    هیچ نظری ثبت نشده است

    نظرتان را بنویسید

  • مطالب پربازدید
  •