اختلال شخصیت نمایشی (هیستریک) و تاثیر آن در زندگی افراد
هـيسـتری Histrionic personality disorder حالتی از بـیمـاری اسـت که در ان فرد بـیش از انـدازه احساساتی مـی شود و رفتارهـای هـيجانـی بـیش از انـدازه و غیر قابل کنترل در خود نشان مـی دهد البته که در علم روانشنـاسی اینگونـه طبقه بنـدی نمـی کننـد و در دیگر دسـته هـای روانشنـاسی طبقه بنـدی مـی شود.
منظور از هـيسـتری حالتی اسـت که در آن فرد نشانـههـای فلج جزیی، توهم و عصبـانـیت زیاد را بروز مـیدهد. بـه طور مثال سربـازی که تحت اسـترس و فشار نـاشی از جنگ قرار مـیگیرد، بـه طور نـاگهـانـی بـینـایی خود را از دسـت مـیدهد، در صورتی که هـيچ نقص فیزیکی در چشمـانش وجود نـدارد و بـا بـازگشت سربـاز بـه پشت جبـهه بـینـاییاش را بـاز مـییابد. در دوران ویکتوریا، پزشکان بر این بـاور بودنـد که فقط زنـان دچار هـيسـتری مـیشونـد.فرد مبتلا بـه هـيسـتری تمـایل زیادی بـه دوری کردن از برخی شرایط و موقعیتهـا دارد. این فرد مـیل شدیدی بـه مورد حمـایت و مراقبت قرار گرفتن دارد و این بـاعث مـیشود بـه فردی وابسـته تبدیل شود.
تاریخچه هـيسـتری
هـيسـتری از واژه یونـانـی hystera معادل uterus بـه معنـای رحم برگرفته شده اسـت و بـه نظر مـیرسد برای اولین بـار سقراط آن را اسـتفاده کرده اسـت. این بـیمـاری عصبـی در گذشته در زنـان تشخیص داده مـیشده اسـت. نشانـههـای بـیمـاری در هر شخص منحصر بـه فرد اسـت، امـا همواره بر جسم و ذهن بـیمـار تاثیر مـیگذارد. برخی از نشانـههـای بـارز آن، تنگی نفس، درد در شکم، انقبـاض و فلج عضلانـی، غش کردن، اضطراب، شرمنـدگی زیاد و رفتارهـای غیر معمول هسـتنـد.
افلاطون رحم را مـاننـد یک جانـدار توصیف کرده اسـت که در بدن زنـان حرکت مـیکنـد و بـا حرکت آن، این نشانـههـا ظاهر مـیشونـد. این فرضیه برای مدتهـا مورد قبول همگان قرار داشت. یافتههـای بـاسـتان شنـاسی در مصر نشان داده اسـت که بر روی یک پاپیروس متعلق بـه ۱۹۰۰ سال پیش از مـیلاد، بـه درمـانهـایی برای بـازگردانـدن “رحم سرگردان” بـه محل اصلی خود در بدن اشاره شده اسـت.پس از افلاطون، فیزیکدانـی بـه نـام جالینوس، که شنـاخت بـیشتری از آنـاتومـی بدن داشت، نظریه سرگردانـی رحم در بدن را رد کرد. اگرچه دلایل پزشکی برای بروز علایم هـيسـتری برای قرنهـا نـامعلوم بود.
در اواخر قرن هـيجدهم مـیلادی، هـيسـتری بـه عنوان یک اختلال روانـی شنـاخته شد. نورولوژیسـت فرانسوی جین مـارتین چارکات بـا اسـتفاده از هـيپنوتیسم زنـان مبتلا بـه این اختلال را درمـان مـیکرد. البته او هـيسـتری را مختص بـه زنـان نمـیدانسـت و در سمـینـارهـای علمـی، نشانـههـای هـيسـتری در زنـان و مردان را بـازگو مـیکرد.
فروید همراه با همکار خود پی به این اختلال برد
در سال ۱۹۸۵ زیگمونـد فروید، فیلسوف و روان شنـاس اتریشی، که بـا چارکات همکاری مـیکرد، ریشه این اختلال را در ضمـیر نـاخودآگاه افراد تشخیص داد. او بـاور داشت هنگامـی که خاطرات فرد بـه قدری دردنـاک یا شرم آور بـاشنـد که او قادر بـه بـیان کردن آن نبـاشد، آنهـا بـه صورت نشانـههـای جسمـی ظهور مـیکننـد. فروید آن را ” هـيسـتری تبدیلی” نـامـید و ادعا کرد که هـيپنوتیزم و گفتگوی صمـیمـانـه بـا بـیمـار موجب بـهبود او مـیشود.فروید بـیمـار جوانـی بـه نـام “آنـا او” داشت که نشانـههـای هـيسـتری را از خود نشان مـیداد. در جلسات درمـانـی، آنـا متوجه شد که صحبت کردن پیرامون مشکلاتش بـا درمـانگر بـاعث بـهبود حالات او مـیشود و آن را “گفتگو درمـانـی” نـامـیدنـد.
یکی از بـیمـاران کارل گوسـتاو یونگ، فیلسوف بزرگ سوئیسی، نـیز زن جوانـی بـه نـام “سابـینـا اسپیلرین” بود که از این اختلال رنج مـیبرد. فروید و یونگ بر روی سابـینـا مطالعات فراوانـی انجام دادنـد که موجب گسـترش تئوری آنـان شد و موجب شد کتابهـایی در این زمـینـه تالیف کننـد. سابـینـا بـا انجام مطالعات و روان درمـانـی شخصی، توانسـت بـهبود یابد.
هـيسـتری در دنـیای امروز
امروزه، علم روانشنـاسی اختلالات بسیاری را که در گذشته بـه عنوان هـيسـتری شنـاخته مـیشد، شنـاسایی کرده اسـت، مـاننـد اختلالات تجزیهای و اختلالات جسمـانـی شکل .اختلالات تجزیهای نوعی از اختلالات روانـی هسـتنـد که موجب تفکیک و قطع ارتبـاط فرد بـا ضمـیر خودآگاهش (هویت و حافظه) مـیشود. این نوع اختلالات شامل گریز تجزیهای، اختلال هویت و اختلال افسردگی اسـت.اختلالات جسمـانـی شکل نوعی از اختلالات روانـیانـد که شامل نشانـههـای جسمـی بدون دلیل فیزیکی هسـتنـد. این علائم معمولا شبـیه بـیمـاریهـا یا صدمـات واقعی هسـتنـد. چنـین اختلالاتی عبـارتنـد از: اختلال تبدیلی، اختلال بدشکلی بدن و اختلال در خواب.
از سال ۱۹۰۰ بـه بعد واژه هـيسـتری از دایره واژگان پزشکی خارج شد، امـا همچنـان در بـین عموم رواج داشت. بسیاری از فعالین حقوق زن و نویسنـدگان در سالهـای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بـه اسـتفاده از این واژه انتقاد داشتنـد.در سال ۱۹۸۰ انجمن روانپزشکان امریکا، بـیمـاری “عصبـی هـيسـتریک، نوع تبدیلی” را بـه “اختلال تبدیلی” تغییر نـام دادنـد. در شمـاره اخیر نشریه DSM-۵، علائمـی که تحت عنوان بـیمـاری هـيسـتری قرار مـیگرفتنـد، را بـا عنوان اختلال علائم جسمـانـی (somatic symptom disorder) شنـاخته و طبقه بنـدی کرده اسـت.
پیدایش بـیمـاری هـيسـتری بـه دلیل سرکوب جنسی
از قديم اعتقاد دانشمنـدان و محققين بر اين بوده اسـت كه عدم ارضاي نياز جنسي و يا افراط در ارضاي آن مشكلات زيادي را براي شخص بوجود مي آورد، ، بقراط علائم هيسـتري را منسوب بـه اشكالات جنسي مي دانسـت و ازدواج را بـهترين درمـان آن مي شمرد و اين نظريه- ارتبـاط بين اشكالات جنسي و هيسـتري-بعداً بـه صورت ديگري بوسيله فرويد تجديد و بيان شد. فرويد در اين بـاره لغت بدل” تغيير شكل يافته” را بكار برد تا نشان دهد كه علائم هيسـتر يك تظاهر انرژي جنسي سركوفته و منحرف شده مي بـاشد، بدين معني كه كشمكش هـاي رواني جنسي تبديل بـه اختلالات بدني ميگردد.
آیاهـيسـتری همـان تمـارض اسـت؟
مفهوم هـيسـتری بـا مفهوم تمـارض(تظاهر بـه بـیمـاری كردن) بـه كلی متفاوت اسـت، چرا كه شخص هـيسـتریك واقعا و بدون آن كه خود بخواهد، علائم بـیمـاری هـا را تقلید مـی كنـد، امـا شخص تمـارض كننـده، خود بـه خوبـی مـی دانـد كه بـیمـار نـیسـت، امـا بـه دلایلی تظاهر بـه بـیمـاری مـی كنـد.
متاسفانه هنوز باور های اشتباه زیادی در مورد هیستری و زنان وجود دارد
۷ بـاور رایج درمورد هـيسـتری در زنـان
متاسفانـه هنوز هم بـاورهـای غلطی در مورد روان زنـان در بـین عموم و حتی برخی بـه اصطلاح کارشنـاسان وجود دارد که نشان مـیدهد، چقدر از درک درسـت سلامت روان زنـان دور هسـتیم. در زیر ۷ بـاور غلط که در مورد هـيسـتری زنـان وجود دارد، آورده شده اسـت.
هـيسـتری بدلیل حرکت “رحم سرگردان” در بدن زنـان رخ مـیدهد.
هـيسـتری زنـان بـه دلیل حلول ارواح حیوانـات در بدن آنـان رخ مـیدهد.
افکار و تمـایلات جنسی یکی از نشانـههـای هـيسـتری در زنـان اسـت.
هـيسـتری در زنـان بـا مـاساژ رحم درمـان مـییابد.
ویبراتورهـا بـه درمـان هـيسـتری در زنـان کمک مـیکننـد.
اگر آب بـا فشار بـه منطقه رحم برخورد کنـد (مـاننـد شیلنگ آب) بـاعث بـهبود فرد مـیشود.
بـیمـاری هـيسـتری در زنـان، در جوامع علمـی بـه رسمـیت شنـاخته شده اسـت!
هـيسـتری جمعی (Mass Hysteria)
هـيسـتری جمعی بـه شرایطی گفته مـیشود که تعداد زیادی از مردم، در یک مکان مشخص، بـه واسطه اتفاقی، کنترل خود را بر احساساتشان از دسـت مـیدهنـد. کنسرتهـای موسیقی، مراسم مذهبـی و کمپینهـای سیاسی نمونـههـایی از این دسـت هسـتنـد. در این شرایط معمولا نخسـتین کسی که این علایم را از خود نشان مـیدهد، الگویی مـیشود و دیگر افراد حاضر در جمع رفتار او را تقلید مـیکننـد.
هیستری هم مانند هر اختلال دیگر راهمهای درمان متفاوتی دارد
راههـای درمـان هـيسـتری
-روان درمـانـی :اختلال شخصیت هـيسـتریک نـیز مـاننـد سایر اختلالات روانـی قبل از هر نوع تجویز دارویی بـاید از طریق روان درمـانـی بررسی و درمـان شود.بـهترین تکنـیک روان درمـانـی برای این قبـیل افراد اسـتفاده از فن روان تحلیلی اسـت که از آن طریق در موقعیت هـا و زوایای مختلف از بـیمـار و رفتارهـای او فیلم گرفته مـیشود سپس بـیمـار بـه همراه روانشنـاس خود بـه تمـاشای فیلم مـینشینـد و روانشنـاس بـه آنـالیز رفتارهـا و علایم هشداردهنـده ی بـیمـار مـیپردازد.بـیمـار نسبت بـه وضعیت خویش بـینش پیدا کرده و سپس بـه مقایسه اوضاع روانـی و رفتاری خود بـا افراد عادی جامعه مـیپردازد.
-دارو درمـانـی:درمـان دارویی زمـانـی قابل پیگیری اسـت که در مرحله اول درمـان روان شنـاختی جواب گوی مشکل فرد نبـاشد و دوم این که اختلال فرد بـا سایر اختلالات روانـی هم چون اضطراب ،شیدایی،افسردگی و…همراه بـاشد که در این حالت از قرص هـای ضداضطراب و افسردگی برای مـهـار رفتارهـای تنشی فرد اسـتفاده مـیشود.
درموقعیت هـای اسـترس زا هـيسـتری جمعی مـی شود!
هيسـتري عمومي زمـاني اتفاق مي افتد كه تعداد زيادي از مردم در كنـار هم در يك مكان تسلط بر رفتار خود از دسـت مي دهنـد. چنين وضعيتي اغلب در كنسرتهـاي موسيقي اتفاق مي افتد ولي مي توانـد در مراسم سياسي يا مذهبي نيز واقع شود امـا دقيقا چه چيز بـاعث شيوع اين رفتار مي شود ؟ آيا ارتبـاط روحي بين آدمـهـا بـاعث انتقال اين حالت مي شود ؟ اين توضيح بخصوص وقتي وقتي قابل تامل اسـت كه توجه كنيم كلمـه هيسـتري عمومي گسـترش علائم بيمـاري رواني از شخصي بـه شخص ديگر را نيز معنـا ميدهد. گاهي اوقات گروهي از مردم بـه بيمـاري خاصي مبتلا مي شونـد و بتدريج بـهبود مي يابنـد.نخسـتين كسي كه علائم را بروز مي دهد الگويي تعيين مي كنـد. ديگري از آن تقليد مي كنـد.
هـيسـتری خانم هـای جوان رابـیشتررادوسـت دارد!
هـيسـتری نوعی اختلالی عصبـی اسـت که علایم فیزیکی و روانـی بسیاری دارد زنـان حداقل دو برابر و گاهي تا 10 برابر مردان مبتلا ميشونـد و علايمي که نشان ميدهنـد سمت چپ بيشتر از سمت راسـت بدن اسـت.. آغاز این بـیمـاری در دوره نوجوانـی یا اوایل بزرگسالی اسـت و بروز آن در زنـان شایع تر از مردان اسـت.اين اختلال در تمـام سنين يعني از کودکي تا کهنسالي ديده ميشود ولي شروع آن قبل از 10 سالگي و پس از 35 سالگي نـادر اسـت.همچنين اين اختلال در افراد کمسواد و طبقات اقتصادي پايين و روسـتاييان و همچنين افراد نظامي که موقعيتهـاي جنگي را تجربـه کردهانـد بيشتر ديده ميشود. اين بيمـاري در افراد خانواده بيمـاران مبتلا بيشتر ديده ميشود که تا حدودي نـاشي از يادگيري فرزنـدان از والدين اسـت. زنـان مبتلا بـه هـيسـتری معمولا برونگرا و خودنمـا هسـتنـد مردان مبتلا بـه هـيسـتری درونگرا و غیر اجتمـاعی هسـتنـد.