آیا پول آزاد می تواند رونق اقتصادی ایجاد کند؟
امروز با هم به بحث پول آزاد در جامعه می پردازیم. وقتی که یک اسکناس در جامعه دست به دست می چرخد چقدر می تواند ادامه داشته باشد؟ با هم بحث جالب اقتصادی امروز را مرور می کنیم.اکنون باید از شما بپرسیم که از پول آزاد چقدر میدانید؟ وقتی رونق اقتصادی بر پایهی افزایش گردش پول ایجاد شدهباشد چقدر پایدار است؟به هر حال برای تعداد دفعات و سرعتی که یک اسکناس میتواند دست بهدست شود محدودیتی وجود دارد.
مایکل آنترگیوگنبرگر طراح تجربهای نه چندان مشهور در ۱۹۳۲ است که شاید به زودی-در مقیاس جهانی- دوباره به عرصه بازگردد: تجربهای جنجالی روی پول آزاد .در ۱۹۳۲، هنگامی که اوج رکود بزرگ بود مایکل آنترگیوگنبرگر، شهردار وُرگل، شهری در اتریش بود. او در جولای آن سال یکی از جذابترین-و جنجالیترین- آزمایشهای پولی تاریخ را آغاز کرد.
به گزارش نیک شو ،در آن زمان مانند بیشتر جاهای دنیا، بیکاری در ورگل زیاد و رو افزایش بود. این شهردار آرزو داشت از طریق برنامههایی که بودجهی آن توسط مردم تامین میشد، با کارهایی مثل بازسازی خیابانها، کاشتن درخت، ساختن پل، و از این قیبل کارها به روند بهبود اوضاع جان تازهای ببخشد. مشکل این بود که او پولی برای پرداخت هزینههای آن نداشت.
بنابراین پولی را که مردم شهر داشتند گرفت، آن را در یک بانک محلی سپردهگذاری کرد، و از آن به عنوان تضمینی برای چاپ اوراق بهادار استفاده کرد تا به جای پول رایج، در گردش باشد(در آن زمان این پول هنوز توسط مقامات حکومت اتریش غیرقانونی اعلام نشدهبود).پول جدید ورگل محدودیتهایی داشت: هر ماه ۱درصد ارزش اسمیاش را از دست میداد. این آدمها را برآن میداشت به محض دریافت پولشان آن را خرج کنند. و دقیقا همین اتفاق افتاد.
آنها بدهیها را پرداخت کردند. چیزهایی خریدند و به روند داد و ستدهای محلی کمک کردند و از این طریق برای دیگران ایجاد اشتغال کردند. مالیاتهایشان را پیش از موعد پرداخت کردند- و مالیاتهای آینده را هم پیشاپیش پرداخت کردند.در اصطلاح اقتصادی، هدف آزمایش ورگل سرعت بخشیدن به گردش پول بود؛ یعنی تعداد دفعاتی که هر واحد پول خرج میشود.آیا این آزمایش جواب داد؟ بعضیها این آزمایش را به عنوان یک موفقیت تحسین میکنند. این توصیفی است که یک وبگاه از نتایج آن کردهاست:
“ورگل نخستین شهر اتریش است که توانست سطح بالای بیکاری را بهطور موثری پایین بیاورد. آنها نهتنها خیابانها را ترمیم و سیستم آبرسانی و همهی پروژههای دیگر فهرست شهردار آنترگیوگنبرگر را بازسازی کردند، بلکه خانههای جدید، پیست اسکی، و یک پل ساختند که پلاک نصبشده روی آن با افتخار به ما یادآوری میکند”این پل با پول آزاد خودمان ساخته شدهاست”.
با این حال منتقدانی وجود دارند. موسسه میزس در ارزیابیاش شتابزده عمل کردهاست. از یک طرف گرایش به القای روح بازار آزاد است که اجازه دهد هر کس پول خودش را خلق کند، از طرف دیگر ایدههای کینزی که برای تامین سرمایه استفاده شدهبود-خرج کردن انگیزشی، تاثیر ضریب تکاثر _ آنها را دلسرد میکند. انتقاد میزس به این استدلال این است که سیاست ورگل ناپایدار است.
دلیل مهمی که مردم اسناد بدهی را به عنوان پول رایج پذیرفتند این بود که میتوانستند مالیاتشان را با آن بپردازند. اما وقتی مالیت را ۲ سال جلوتر پرداخت کردهاید، آیا همچنان از کار کردن در ازای پولی که فقط میتوانید در منطقهی خودتان خرج کنید خوشحال هستید؟ پولی که هر ماه ارزشاش را از دست میدهد؟همچنین مسئلهی ناتوانی ورگل در بعضی بدهیها و آزاد کردن پول نقد، همینطور کمکی که ایالت تیرول به این شهر اعطا کرد، نیز وجود دارد. هردوی اینها به حصول نتایج مثبت کمک کرد.
بازگشت اقتصاد آنترگیوگنبرگر
چرا باید از یک تجربه اقتصادی غیرعادی در یک شهر کوچک که به ۸۳ سال پیش مربوط میشود با شما صحبت کنم؟ چون ۱ درصد افت ارزش اسناد بدهی مثالی از نرخ سود منفی پول نقد است، و نه فقط پول موجود در بانک، بلکه پول کاغذی را نیز شامل میشود. نرخ سود منفی(به عنوان یک مفهوم، و اکنون به عنوان یک واقعیت) نتیجهبخش بودهاست، نتیجهای که بهطور حیرتآوری سریع بودهاست.
من سالها با یک دوست اقتصاددان درمورد ورگل مکاتبهی ایمیلی داشتم. به نظر ما این فقط یک پدیدهی غیرعادی تاریخی بود. اما به هر حال از آن زمان، بعضی از بانکهای مرکزی نرخ سپردهگذاری منفی را به کار گرفتهاند.سخنرانی اندی هالدین، اقتصاددان ارشد بانک انگلستان، در این مورد گرد و خاک بهپا کرد. این سخنرانی شامل ایدهی نرخ سود منفی حاصل از پول نقد، همچنین نرخ سود منفی در کل بود.
فایدهی این استدلال هرچه باشد، داستان ورگل نشان میدهد در برخی مواقع کم کردن ارزش پول نقد قابل قبول است. چرا؟ چون مزایای این طرح قابل رویت و آنی بودهاند. سیاستگذارها عاشق آن هستند.
نظرتان را بنویسید